تربیت «خودانگیخته»در مقابل تربیت «دگر انگیخته»

folder_openبسته آموزشی
commentبدون دیدگاه

برای تربیت از آن جایی شروع کنیم که کودک دوست دارد و به آن جایی برسیم که خود دوست داریم.«شهید باهنر»

کودک موقعی فعل اخلاقی و انتظارات تربیتی را درونی می کند که خود،به طور فعال در آن نقش داشته باشد.

مهم ترین اصل در تربیت خود انگیخته،مسئله ی رغبت ها و علایق درون و اصیل متربی است.آموزه های تربیتی باید با کانون رغبت متربی همسو گردد.

محرک تعلیم و تربیت نه ترس از تنبیه و نه حتی اشتیاق به پاداش،بلکه رغبت و خود انگیختگی عمیق نسبت به چیزی که پای درک و اجرای آن در میان است،می باشد و منبع انگیزش آن در درون است.

کودک نباید برای اطاعت از دیگران انتظار پاداش بیرونی داشته باشد و یا به خاطر دیگری اقدام به خوش رفتاری نماید،بلکه زمینه ی تربیت باید به گونه ای باشد که خود شخصا از رفتاری که انجام می دهد لذت ببرد و کنترل درونی باید جانشنین انضباط بیرونی شود.

مقایسه ی مفهموم خودانگیختگی در روش فعال و فعل پذیر:

روش فعالروش غیر فعال (فعل پذیر)
ترغیب کودک به عنوان فردی که به صورتی فعال واقعیت را کشف و بازآفرینی میکند.تشویق کودک به عنوان فردی که باید به صورتی فعل پذیر از واقعیت نسخه برداری کند.
کمک به دانش آموزان که بیاموزد «چگونه»یاد بگیرد.دیکته کردن به دانش آموز که «چه چیزهایی»را باید یاد بگیرد.
ساز و کارهای ترغیب و تشویق،درونی و خود جوش است.ساز و کارهای ترغیب و تشویق،ناشی از عوامل بیرونی و خارجی است.
تشویق،دست یابی به تعادل ساخت های ذهنی خود فرد است.تشویق،دست یابی به پاداش های عینی دیگران است.
فرایند تحریک و پیشررفت،تعادل جویی است.فرایند تحریک و پیشرفت،پاداش جویی است
معلم تکالیف یادگیری را به تبع مراحل تحول دانش آموز بر می گزیند.معلم تکالیف یادگیری را به تبع وظایف و انتظارات خود برمی گزیند.
ترغیب موجب تحریک اشتها و اشتیاق به دانستن می شود.تشویق بیرونی موجب توقف و اشباع ذهن مخاطب می شود.
کیفیت میزان تشویق با نوع کیفیت رفتار همانند می شود.تشویق،تصادفی،پراکنده یا غیر سیستماتیک است.
در فرایند تشویق،جزئیات کارهایی که کودک انجام داده مشخص است.تشویق صرفا محدود به محرک های خوشایند است.
روش فعال:روش فیر فعال(فعل پذیر)
تشویق،«خود جوش»و متنوع و حاکی از توجه دقیق به کارهای کودک است.تشویق،«یکنواخت»و همراه با واکنشی شرطی و از پیش تعیین شده است.
در مورد قابلیت یا ارزش کارهای دانش آموزان،بازخوردها و آگاهی هایی به آنان داده می شود.در مورد وضعیت دانش آموزان هیچ گونه بازخوردی به آنان داده نمی شود.
دانش آموزان در جهت درک رفتار «فرایند مدار»هدایت می شوند.دانش آموزان با مقایسه خود با دیگران نتیجه گرا و مبتنی بر رقابت (برنده و بازنده)هدایت می شوند.
دستاوردهای فعلی دانش آموز با تجربه های پیشین او مقایسه می شود.دستاورهای همسالان زمینه ی توصیف دستاوردهای فعلی دانش آموز می شود.
ملاک تشخیص،تلاش و توان دانش آموز و ارائه ی تکالیف متنوع به دانش آموزی معین می شود.بدون در نظر گرفتن تلاشی که به کار رفته یا معنای این دستاورد،به دانش آموزی معین تکلیف داده می شود.
موفقیت،نتیجه ی تلاش و توانایی است و به دانش آموز القا می شود که در آینده میتواند انتظار توفیق های مشابهی را داشته باشد.موفقیت،صرفا نتیجه ی توانایی یا عوامل خارجی مثل شانس یا ساده بودن تکلیف است و دانش آموز با دیگران مقایسه می شود.
در دانش آموز این حس ایجاد می شود که به دلیل لذتی که از انجام تکلیف می برد یا مهارتی که کسب میکند تلاش نماید.در دانش آموزاین حس ایجاد می شودکه به دلایل بیرونی(جلب رضایت معلم،پیروزی در رقابت یا جایزه و … )تکلیف راانجام دهد.
توجه دانش آموز بر رفتاری که به تکلیف مربوط است،متمرکز می شود.توجه دانش آموز بر معلم و مرجع قدرتمند یا کسی که بر کار او نظارت دارد متمرکز می شود.
ارزش رفتار مربوط به تکلیف در فرایند شناختی و ویژگی های مطلوب آن پرورانده می شود.در فرایند دخالت،توجه از رفتار مربوط به تکلیف منحرف می شود.
برچسب‌ها: ,

مطالب مرتبط

تربیت «اکتشافی»در مقابل تربیت «اکتسابی»

متن سخنرانی کراماتی از امام رضا ع

متن سخنرانی فلسفه زیارت

ویدیوی ویژه برنامه “اربعین 1441”

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست