مصاحبه حجت الاسلام سید محمد صادقی آرمان دبیر همایش ملی هوای نو

folder_openاخبار
commentبدون دیدگاه

توضیحات حجت الاسلام سید محمد صادقی آرمان دبیر همایش ملی هوای نو

بیانیه گام دوم اسلامی، زیربنای اصلی گفت و گوهای همایش «هوای نو» می باشد.
خواسته های رهبر معظم انقلاب در این پیام تاریخی بصورت عمومی و مختصر در 7 قالب ذیل، حائز اهمیت و قابل توجه و مورد گفت و گوست:

١.«حوزه علم و پژوهش»

۲. «حوزه معنویت و اخلاق»

٣. «حوزه اقتصاد»

۴. «حوزه عدالت و مبارزه با فساد»

۵.«حوزه استقلال و آزادی»

۶. «حوزه ملی و روابط خارجی»

٧.«حوزه سبک زندگی»

محورهای محتوایی مطالباتِ تشکل های شاخص فرهنگی از مسئولان ارشد نظام در درجه ی اول مبتنی بر «بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» است.
انتظار داریم این محورها در این همایش
اولا:
مورد گفت وگو و توافق اعضای جلسه قرار گیرد.
ثانیا:
محور اصلی گفت و گو با مسئولان باشد.


تمامی این محورها علاوه بر سران قوا و مسئولان ارشد نظام، از خود تشکل های شاخص و کنشگران فرهنگی نیز قابل مطالبه است.

بخشی از خواسته های مقام معظم رهبری در گام دوم انقلاب اسلامی :

١.حوزه علم و پژوهش:
باید به قله ها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهمترین رشته ها عبور کنیم. به پا خیزید و دشمن بدخواه و کینه توز را که از جهاد علمی شما بشدت بیمناک است ناکام سازید.

۲ حوزه معنویت و اخلاق:
شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند، برکات بیشتری به بار می‌آورد. این بی گمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد داشت.

۳ حوزه اقتصاد:
جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه راه حل ها در داخل کشور است. این که کسی گمان کند که مشکلات اقتصادی صرفا ناشی از تحریم است و علت تحریم مقاومت ضد استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است پس راه حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه گرگ است، خطای نابخشودنی است.

۴. حوزه عدالت و مبارزه با فساد:
اگر زمام اداره بخش های گوناگون کشور به جوانان مومن و انقلابی و دانا و کاردان که بحمدالله کم نیستند، سپرده شود، امید اجرای عدالت و مبارزه با فساد بر آورده خواهد شد ان شاالله

۵. حوزه استقلال و آزادی :
بدیهی است که استقلال نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود و آزادی نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود.

۶. حوزه عزت ملی و روابط خارجی:
امروز ملت ایران علاوه بر آمریکای جنایتکار، تعدادی از دولت‌های اروپایی را نیز خدعه گر و غیر قابل اعتماد می داند. در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با آن جز زیان مادی و معنوی محصولی نخواهد داشت.

٧.حوزه سبک زندگی:
مقابله با سبک زندگی غربی، جهادی همه جانبه و هوشمندانه می طلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانان است .

حکیم فرزانه انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب فرموده اند:

١. «برای برداشتن گام‌های استوار در آینده باید گذشته را درست شناخت و از تجربه ها درس گرفت. اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهد نشست و آینده مورد تهدید های ناشناخته قرار خواهد گرفت.

٢.« دشمنان انقلاب با انگیزه قوی تحریف و دروغ پردازی درباره گذشته و در زمان حال را دنبال می‌کند و از پول و همه ی ابزارها برای آن بهره می گیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند. حقیقت را از دشمن و پیاده نظام اش نمی توان شنید.»

٣.«نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بی همتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است.»
۴. «گسترش عدالت در جامعه هرچند در تبلیغات نارسای مسئولین انعکاس یافته و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است، ولی هست و حسنه ای برای مدیران جهادی و با اخلاص نزد خدا و خلق است.»
۵. «اگر بی توجهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه‌ای از تاریخ ۴۰ ساله نمی بود_ که متاسفانه بود و خسارت بار هم بودُ بی شک دستاورد های انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمان های بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمی داشت.»

۶.« نخستین توصیه من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است بدون کلید اساسیِ همه قفل ها، هیچ گامی نمی‌توان برداشت. آنچه می‌گویم یک امید صادق و متکی به واقعیت های عینی است.
۷. «اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جسته ام، اما خود و همه را از ناامیدی بی‌جا و ترس کاذب نیز برحذر داشته او و بر حذر می‌دارم.»

٨.«خبرهای دروغ ،تحلیل های مغرضانه ،وارونه نشان دادن واقعیت ها، پنهان کردن جلوه های امید بخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ، برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملت ایران است، و البته دنباله های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده اند که با استفاده از آزاد

در مباحث پیش روی همایش «هوای نو» و مواجهه با مسئولان نظام این محورهای اساسی، قابل طرح و مطالبه است:

الف) اصلاح روش و الگوی پیگیری و تلاش برای تحقق اندیشه های رهبر معظم انقلاب’
اندیشه‌های مقام معظم رهبری از نظام هماهنگی برخوردار است به گونه‌ای که اجزایش یک کل نظامند را تشکیل می‌دهد که ادامه‌دهنده گفتمان فکری علمای گذشته و استمرار بخش گفتمان امام خمینی است و با رویکرد اجتماعی به مسائل معاصر می‌پردازد
در مواجهه با مطالبات و سخنان ایشان از جمله بیانیه گام دوم می‌بایست نسبت آنها با «منظومه فکری و نظام‌های بینشی، منشی، اجتماعی» ایشان را در نظر گرفت.
نظام بینشی نظام منطق فهم اسلام، خداشناسی توحیدی، ولایت خواهی، اسلام شناسی، جهان شناسی اسلامی و نشان انسان شناسی اسلامی نظام منشی و رفتاری شامل نظام معنویت اسلامی، اخلاق اسلامی، نظام تربیتی اسلام و نظام عبادی اسلام
_ نظام اجتماعی اسلام شامل نظام فرهنگی اسلامی، نظام علمی اسلام، نظام مدیریت اسلامی، نظام سیاست اسلامی، نظام اقتصاد اسلامی، نظام حقوق اسلامی، نظام امنیتی دفاعی اسلام.
در تمامی این نظامات هدف اجتماعی اصلی اسلامی یعنی استقلال اسلامی، عدالت اسلامی و پیشرفت اسلامی پیگیری شده است که به تبع همه ی آنها در بیانیه گام دوم نیز پیگیری شده است

فهم درست سخنان اندیشه‌های ایشان بدون «درک صحیح از منظومه فکری و روش اندیشه ورزی» ایشان امکان پذیر نیست.

با این نگاه به منظومه فکری رهبری و به خصوص بیانیه گام دوم،انتظار داریم سران قوا و مسئولین ارشد نظام در «ارجاع به استناد به سخنان مقام معظم رهبری در سیاستگذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها، تصمیم‌ها و نقل قول از رهیافت های جزئی نگر خطی و غیر سیستمی در تحلیل سخنان ایشان» پرهیز کرده و در همه این موارد «سویه های محتوایی منظومه فکری ایشان» از جمله موارد زیر را به صورت یک کل واحد و یکپارچه در نظر داشته باشند.
استمرار منظومه فکری امام خمینی رویکرد جریان شناسانه
_ مبتنی بر عقلانیت اسلامی انقلاب
تبیین عقلانی وحیانی مفاهیم کلیدی سریان مفاهیم بنیادین در مفاهیم کاربردی و اجتماعی
_ منحصر نماندن در مباحث فلسفی کلامی و فقهی
تفکر راهبردی سریانی روحیه استکبارستیزی در منظومه فکری
_ آینده نگری
استقامت و پایداری بر اصول روش مندی از تفکر تا نهادسازی (مفهوم پردازی، واژه‌گزینی، گفتمان‌سازی، نهادسازی)
همگرایی فکری و وحدت امت نظام اولویت‌بندی
زمان آگاهی و تعمیق زمان اسوگی و الگو بندی آسیب‌شناسی و خود انتقادی انقلابی گفتمان سازی
_ نگاه فرابخشی و فرآیندی نه فرآورده ای صرف

ب) بی شک، یکی از مهمترین مشکلات در عرصه فرهنگ، عدم همدلی، همفکری و همکاری میان نهادهای فعال در این عرصه است. فقدان فرهنگ همکاری میان سازمانی در نهادهای فرهنگی، موجب شده است بسیاری از فرصت‌های قابل بهره‌برداری به تهدید مبدل شده و پاره‌ای مشکلات که با همکاری اندکی قابل حل بود، به معضل جدی تبدیل گردد. به نظر می‌رسد برخلاف بسیاری از حوزه‌های دیگر نظیر صنعت، هنوز در حوزه فرهنگ، الگو و نظام تعاملی میان سازمان‌ها جهت انجام کارهای گروهی و زنجیره‌ای تعریف نشده است و هر سازمان یا نهادی ادعای خودمختاری و استقلال داشته و خواهان آن است که همه فعالیت‌های مرتبط را در درون سازمان خود انجام دهد. اگرچه وجود این مشکل تا حد زیادی ناشی از نبود فرهنگی همکاری است، ولی نباید از این مسئله غفلت کرد که نبود یک نظام تعاملی پویا و توانمند سبب شده است که سازمانهای فرهنگی به سمت خودمختاری و انجام کارهای فردی حرکت کنند.
مکانیزم مناسب جهت همکاری‌های میان سازمانی در عرصه فرهنگ، زمانی محقق خواهد شد که:
١. فرهنگ همکاری امر در سازمان‌ها و نهادها و مجموعه نهادینه شد.
٢.متولیان همکاری میان سازمان های فرهنگی ،در فکر تهیه و تدوین یک« نظام پویا، منعطف و سیال در جهت ایجاد شبکه همکاری های میان سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی» باشند.

وجود این نظام همکاری از یک سو مسیر همکاری را مشخص می‌کند و از سوی دیگر سبب افزایش اثربخشی فعالیتهای فرهنگی می‌شود. اگرچه تاکنون به منظور رفع این معضل قوانین مهمی وضع شده و تحقیقات متعددی به انجام رسیده است، ولی این ساماندهی دستگاه فرهنگی همچنان به نقطه مطلوب نرسیده است.

طراحی و اجرای نظام همکاری‌های گسترده فرهنگی:
_ ضرورت کار فرهنگی در جهان پیچیده امروز است.
_ از مصادیق بارز اجرای گام دوم انقلاب ذیل عنوان «جامعه پردازی» است.
_از عهده افراد و مجموعه به شکل انفرادی خارج است.

لذا انتظار داریم:
«سران قوا و مسئولین ارشد نظام با استفاده از ظرفیت مجموعه فرهنگی مردمی و تعامل با آنها نظام «همکاری های گسترده فرهنگی کارآمد» را طراحی و اجرا کنند.»

ج) رویکرد مسئله محوری( ناظر به واقعیت میدان) در سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی فرهنگی و به کارگیری تشکل‌های شاخص در تحلیل و تدبیر وضع موجود به مثابه «شبکه عقلانیت»

مسئله محوری از جمله رویکردهای مهمی است که سرمایه های دانشی بشر را به حل مسائل واقعی زندگی او معطوف می‌کند. در چشم‌انداز مسئله محور شدن فعالیت‌های فرهنگی، تلاش‌ها و فعالیت‌های محققان، مدیران و دلسوزان، به حل مسائل فضای فرهنگی اختصاص می‌یابد و به سمت فراگیر شدن نوعی عقلانیت در استفاده از منابع و ابزارهای فرهنگی هدایت می‌شود.
هنگامی که ساختار سازمان ها بر اساس کارکردهای سنتی تعریف می‌شود، برای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی فعالیت‌های فرهنگی، «توان سازمان» مبنا قرار میگیرد و سپس فعالیت ها و برنامه ها بر اساس توانایی آن سازمان اجرا می‌شود.
دو عیب اساسی فعالیت ها بر اساس توان سازمان:

١. بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی که در سازمانها تعریف و اجرا می‌شود ممکن است هیچ تطابقی با نیازها و مسائل کشور نداشته باشد و صرفاً بر اساس توانایی های موجود در سازمان تعریف شده باشد .

٢. سازمان‌ها می‌توانند با تکیه بر میزان توانایی خود هر گونه فعالیتی را انجام دهند و نیازی به همکاری با سایر سازمان‌ها ندارند
ولی هنگامی که «مسئله» مبنا قرار می گیرد، اول نیازهای پژوهشی و اجرایی آن مسئله برآورد می‌شود و سپس متناسب با توانایی سازمان‌های مختلف فعالیت های اجرایی و تحقیقاتی جهت حل و فصل به آنها سپرده می‌شود. در واقع در نگاه دوم هرکدام از سازمان‌ها یک برش از پازل بزرگی به نام حل مسئله را پر می‌کند. اما اگر بنا باشد که مسائلی در گستره و اولویت ملی در دستور کار یک شبکه همکاری‌های گسترده فرهنگی قرار بگیرید، نظام مسائل می‌بایست مبتنی بر یک خوانش و قرائت دقیق و جامع از وضعیت موجود باشد که تمامی ارکان این نظام همکاری های گسترده فرهنگی در تنظیم آن مشارکت داشته باشد.

لذا انتظار داریم رویکرد مسئولین نظام در سیاستگذاری فرهنگی:

١.مسئله محور باشد.

٢. تدوین نظام مسائل مبتنی بر یک تحلیل واقع‌بینانه از وضعیت موجود که مورد توافق تمامی ارکان نظام همکاری گسترده فرهنگی است باشد.

۳ .در تعیین و اولویت بندی مسائل، ظرفیت‌ها و توانمندی‌های تشکل‌های شاخص فرهنگی در نظر گرفته شود تا تشکل‌ها شاخص به عنوان اعضای یک شبکه عقلانیت در تحلیل و تفسیر وضع موجود و همچنین انتخاب تدابیر و تدوین برنامه ها مشارکت داده شوند.

د) حمایت مدبرانه از فعالیت‌های فرهنگی تبلیغی
عاملیت اصلی در میدان فرهنگ دینی برعهده افراد و گروه‌های دینی است که به‌صورت خودجوش، غیردولتی و بر اساس باور و دغدغه دینی خود به فعالیت در این عرصه می‌پردازند. جایگاه سازمان‌ها و نهادهای حاکمیتی، نه تصدی‌گری مستقیم و مدیریت و کنترل تبلیغات و فعالیت‌های دینی در جامعه، بلکه تنظیم‌کنندگی، شبکه‌سازی و مرتبط کردن فعالان میدان کنش دینی با زمینه‌سازی تحقق سیاست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی در حوزه دین باشد. تحققی که نه به‌صورت سازمانی و فرمایشی و از بالا، بلکه بافهم و شناخت دقیق از واقعیت وضعیت فعلی، منطق جامعه دینی و رعایت قواعد طبیعی کنش در آن و با زمینه‌سازی و تولید ادبیات و نهایتاً کمک به تبدیل آن به گفتمان می‌پذیرد.مبتنی کردن همه سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های فرهنگی بر اصل بنیادین «مردمی بودن تبلیغ» ضرورت دارد؛ اما باتوجه‌به پیچیدگی‌های کار فرهنگی در جهان حاضر و ضرورت فراروی از اقدامات معمول در برخی موضوعات برای افزایش اثرگذاری، لزوم حمایت مدبرانه حاکمیتی و دولتی از تشکل‌های شاخص نیز احساس می‌شود.
لذا از سران قوا و مسئولین ارشد نظام انتظار داریم ضمنِ
• ایفای نقش تنظیم‌کنندگی، شبکه‌سازی و مرتبط کردن فعالان میدان کنش دینی و تنظیم‌کننده روابط نیروهای اجتماعی و تعادل و سلامت ارتباطات و تعاملات مابین نیروها
• تأمین زیرساخت‌های سخت‌افزاری، ساختاری، تقنینی، اقتصادی که فراهم‌آوری آنها از عهده افراد و مجموعه‌های مردمی خارج است؛
برای حمایت هدفمند و مدبرانه و مبتنی بر یک نقشه راه از فعالیت‌های فرهنگی تبلیغی مردمی برنامه‌ریزی و اتخاذ تصمیم کنند. به شکلی که:
• ماهیت مردمیِ و استقلال تشکل‌های دینی حفظ شود و از دولتی کردن دین و وابسته کردن تشکل‌های دینی در ارائه حمایت‌های مالی پرهیز شود.
• از شیوه‌های حمایتی که باعث به‌هم‌زدن مناسبات و توازن سرمایه‌های اجتماعی میان تشکل‌های مردمی می‌شود نیز پرهیز شود.
• یکی از بهترین راه‌های حمایت مدبرانه سنت حسنه وقف است که هم نیاز به فرهنگ‌سازی و هم نیاز به اصلاح سازوکارهای اداری و قانونی فعلی برای کارآمد کردن سنت وقف، به‌کارگیری آن در اهداف فرهنگی دارد و رفع موانع و مشکلاتی همچون
o تحدید و تقلیل گستره‌ی معنایی وقف به تنها برخی از مصادیق آن
o تسلط نگرش سنتی به وقف و عدم به‌روزرسانی آن متناسب با مقتضیات زمان
o مغفول ماندن مصارفی چون تأسیس موقوفه‌های علمی (دانشگاهی) و پژوهشی
• همچنین حمایت‌های قانونی و حقوقی برای صدور مجوز فعالیت‌های چندمنظوره فعالیت مجموعه‌های مردمی از دیگر مصادیق حمایت‌های مدبرانه است.

و) «وفاق گفتمانی» برای ورود به قرن پانزدهم
سال 1400، آخرین سال قرن چهاردهم و دروازه ورود به قرن پانزدهم شمسی است. تدوین یک برنامه صدساله برای ملتی که «زمینه‌سازی برای تمدن نوین اسلامی» را در دستور کار دارد به نظر ضروری است؛ و تدوین «برنامه قرن» نیاز به یک همدلی و «توافق گفتمانی» میان ملت ایران دارد. توافقی که فراتر از خط‌کشی‌های سیاسی و اقتصادی و مبتنی بر «معرفت» است. حصول این توافق نیاز به گفت‌وگوی‌های جدی و البته همدلانه میان همه افراد و گروه‌ها دارد. از گفت‌وگو میان نسل‌های مختلف یک خانواده تا گفت‌وگو میان صاحب‌نظران و …
شبکه تشکل‌های شاخص فرهنگی تبلیغی می‌تواند به‌مثابه «حوزه عمومیِ» کنشگران فرهنگ دینی برای نقد و بررسی سیاست‌های فرهنگی اتخاذ شده و افزایش انسجام اجتماعی این جامعه از طریق گفت‌وگو و ایجاد تفاهم گسترده بر سر مسائل، اولویت‌ها و راهبردها و در نهایت وفاق گفتمانی عمل کند.
لذا از سران قوا و مسئولین ارشد نظام انتظار داریم:
o از ظرفیت تشکل‌های شاخص به‌مثابه حوزه عمومی کنشگران فرهنگ دینی برای طراحی و راه‌اندازی گفت‌وگوی‌های ملی با هدف رسیدن به همدلی و وفاق گفتمانی در سطح ملی استفاده کنند.
o تدوین برنامه قرن 15 شمسی با چشم‌انداز تمدن نوین اسلامی را در دستور کار خود قرار دهند.
o تدوین یک سند تقسیم‌کار ملی مبتنی بر برنامه قرن که در آن سهم همه ارکان نظام گسترده همکاری‌های فرهنگی و همچنین تشکل‌های شاخص مشخص شده است را در دستور کار قرار دهند.

برچسب‌ها: ,

مطالب مرتبط

ویدیوی مستند هندِ دوستان – قسمت سوم (امام حسین ع از منظر غیرمسلمانان هندوستان)

کلیپ تولیدی با موضوع “قرنطینه”

بسته مطالعاتی سرآغاز (جلد ششم)

ارسال دلنوشته برای حضرت معصومه

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست