بسم الله الرحمن الرحیم
امام جواد علیه السلام
امام نهم نامش محمد و کنیه ابوجعفر و لقب تقی و جواد
در ماه مبارک رمضان 195 هـ .ق در مدینه
مادرش سبیکه از خاندان ماریه قبطیه بود
زمان شهادت امام رضا(ع) او 8 سال داشت و در 25 سالگی شهید شد در بغداد در کنار قبر موسی بن جعفر علیهما السلام دفن شد.
تولد: 195هـ
هجرت امام رضا(ع): 200هـ
سن امام هنگام هجرت پدر: حدود 6
شهادت پدر: 203هـ
هجرت امام جواد به بغداد: 204 (10سالگی)شهادت امام جواد 220 آخر ذی القعده 25 سالگی مدت امامت 17 سال
شهادت: معتصم میدانست ام الفضل از امام فرزندی ندارد و دل خوش هم ندارد او را تحریک کرد امام را مسموم کند.
امامت امام جواد و سن کم و بلوغ
ـ به امام به دلیل سن کم در امامت شبهاتی از جمله: موروثی بودن امامت نه شایستگی را مطرح کرده (امام جواد ـ امام هادی ـ امام زمان عج)
ـ امام یعنی کسی که از جانب منصوب است و معصوم است و همه شئون پیامبر غیر از نبوت را داراست.
ـ چرا از جانب خدا نصب شود؟ چون اسلام دین جاوید و برای همه زمانهاست پس باید از تحریف در امان باشد و نیاز به توضیح دارد پس پیامبر و امام آمد منصبی که علم خدا دادی میخواهد تا همه را بتواند جواب دهد عصمت هم میخواهد ونیاز به امام پدید میآید.
ـ دلیل نقلی در عصمت: آیات متعدد عصمت را شرط امامت میداند لا ینال عهدی الظالمین. در ذیل آیه تطهیر 70 روایت که غالب از اهل سنت هست اهل بیت را شامل آن میداند. در روایات متعدد هم اسم 12 تا را آورده.
ـ علم ائمه مختص بر آنچه از پیامبر شنیدهاند نیست علمی است غیر عادی (الهامی) و (تحدیث) به ایشان افاضه میشود. لذا ربطی به کودکی و بزرگسالی ندارد. سعید پیرامون علم امام از امام صادق(ع) پرسید آقا فرمود مگر قرآن نخواندهای که گفت قال الذین عنده علم من الکتاب انا اتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک. میدانی چقدر از علم کتاب میدانست 1 قطره ازدریا شنیدهای فرمود قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب. آیا آنکه همهی علم را دارد برتر است یا آنکه کمی میداند. بخدا همه علم کتاب نزد ماست.
ـ روایات تولد امام جواد: 2 گروه مشکل داشتند واقفیها که چون امام رضا (ع) تا 40 سالگی فرزندی ندشت گفتند.
پس خود امام رضا هم امام نیست و دوم هم خود شیعیان چون فاصله ازدواج و فرزند امام این شبهه را ایجاد میکرد.
ـ بعد از به دنیا آمدن امام او را اعلام کرد و اطرافیان 5 دسته شدند.
1ـ قبول محض تعبدی
2ـ قبول بعد از دستور امام
3ـ سکوت
4ـ ابراز شگفتی یا اعتراض
5ـ انکار فرزندی
امام جواد و موضوع سن:
1ـ تنها وارث (محمد بن عیسی آمد سؤالاتی کرد همه جواب داد بعد فرمود شکت را برطرف کن به غیر از من برای پدرم وارثی نبود)
2ـ کرامت (معجزاتی میکردند محمد بن سنان چشم درد گرفت نامه نوشت داد به غلامش آورد آقا دعا کرد درست شد)
3ـ علم خدایی (همه را جواب میداد)
4ـ استدلال قرآنی (حضرت برای علی بن اسباط اینچنین فرمود: در قرآن برای حجت هم دلیل آورده همانطور که برای نبوت آورد. و آتیناه الحکم صبیا (در کودکی) و لما بلغ اشده (به حد بلوغ و توان رسید) و بلغ اربعین سنه (40 سالگی پس همانطور که در 40 سالگی داده در کودکی هم داده.)
ـ تفاوت 2 مقوله کودکی و امامت بر دایهی ابوجعفر روزی به او گفت تو را در فکر می بینم گویا پیرمرد شدی؟ گفت نشنید، یک روزی عیسی در کودکی مریض شد به مادرش دستور معالجه را داد مادر گفت دستور معالجه میدهی خود گریه میکنی گفت الحکم حکم النبوه و الخلقه خلقه الصبیان.
سیرهی تبلیغی امام جواد(ع)
الف:تبلیغ از راه مناظره: برای تثبیت جایگاه ولایت و امامتش
به دو دلیل مناظره میکرد:
- نیاز شیعیان و شناخت امام
- خواست مأمون که میخواست ایشان را ضایع کند.
اهداف امام:
- اثبات امامت خود: (7 سال داشت به 30 پرسش سنگین جواب دادند)
- رسوا کردن دروغ پردازان: در اثبات نادرستی فضایل خلفا
ب:تبلیغ از راه عملی علیه حکومت:
مأمون دخترش ام الفضل را به آقا تزویج کرد اما باز آقا در رسوایی او میکوشید.
امام راهی مدینه شد و مستقر گردید حسین مکاری میگوید آنقدر که امام در نزد مأمون جایگاه داشت فکر کردم زود در نزد مأمون میماند و به مدینه بر نمیگردد تا از ذهنم گذشت امام سر به زیر انداخت و فرمود حسین نان جو و نمک نیم کوب در حرم پیامبر برای ما از آنچه مشاهده میکنی بهتر است.
3ـ پدید آوردن حوزه علمی: نهضت امام صادق(ع) را ادامه داد و دانشپژوهانی پرورش دادند که حدود 270 شاگرد میآورند.
4ـ اعزام نماینده: برای خنثی کردن کار بنیعباس نماینده بر جاهای مختلف میفرستاد مثل اهواز، همدان ـ سیستان ـ سبت ـ ری ـ بصره ـ واسط ـ بغداد ـ کوفه ـ قم تا شیعیان را متحد کنندد. وحتی اجازه میداد برخی پستهای مهم حکومتی را در دستگاه ظلم بگیرند برای خدمت به دین.
امام جواد(ع):
عزت مسلمان در بینیازی از مردم است.
ـ أَنَا جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِی الشَّهْرُ شَهْرِی وَ الْعَبْدُ عَبْدِی وَ الرَّحْمَهُ رَحْمَتِی فَمَنْ دَعَانِی فِی هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَیْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَیْنِی وَ بَیْنَ عِبَادِی فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَیَّ.
ـ حضرت رضا(ع): این مولودی است که برای شیعه مبارکتر از او به دنیا نیامده.
امام جواد(ع)
ـ سیره اخلاقی: خدمت امام جواد در بغداد بودم در حال فکر بودم که او دیگر به وطن بر نمیگردد و به اینجا از نظر غذا و وسعت وضع خوبی دارد یک دفعه حضرت سرشان را پایین انداختند در حالی که انگشتان زرد شده بود فرمودند: یَا حُسَیْنُ خُبْزُ شَعِیرٍ وَ مِلْحُ جَرِیشٍ فِی حَرَمِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا تَرَانِی فِیهِ. (الخرائج و الجرائح، ج1، ص381)
1ـ اهل شکم اولیای خدا را مانند خود میدانند. 2ـ زود قضاوت نکنید. 3ـ اقتصاد و رفاه اصل نیست. 4ـ مکانهای مقدس را با خوشگذرانی نفروشید.
ـ شخصی آمد (موسی بن قاسم) از امام جواد(ع) اجازه گرفت که به نیابت از ایشان و پدرشان حج انجام دهد. آقا اجازه فرمودند. پس از چند سال آمد و به حضرت عرض کرد من از فکر خود کاری کردم یک روز از جانب پیامبر و… تا امام جواد اینها کسانیند که با ولایتشان دینداری میکنم حضرت فرمود این دینی است که غیر از آن پذیرفته نیست. گفت گاهی هم از جانب مادرتان فاطمه(س) طواف میکنم گاهی نه حضرت فرمود از جانب ایشان زیاد طواف کن که این بهترین کاریست که انجام میدهی. (کافی، ج4، ص314)
ـ قَالَ لَهُ (الجواد(ع)) رَجُلٌ أَوْصِنِی قَالَ ع وَ تَقْبَلُ قَالَ نَعَمْ قَالَ تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَوَاتِ وَ خَالِفِ الْهَوَى وَ اعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اللَّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ. (تحف العقول، ص455)
ـ قال الجواد(ع): مَنْ شَهِدَ أَمْراً وَ کَرِهَهُ کَانَ کَمَنْ غَابَ عَنْهُ وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِیَهُ کَانَ کَمَنْ شَهِدَهُ. (تحف العقول، ص456)
ـ قال الجواد(ع): مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ الشَّیْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّیْطَانَ. (کافی، ج6، ص434)
ـ صبر: امام خمینی: خبر 72 تن را از رادیو شنیدند (رادیو را برداشته بودند نشنود) خبر شهادت آقا مصطفی هر که میآمد با گریه و… امام میفرمودند انا لله و ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم (محمد/7)
یا ایها الذین آمنوا اصبروا« در برابر مشکلات » و صابروا« در برابر دشمن» و رابطوا « نگهبانی از مرزهای جغرافیایی»و اتقوا الله لعلکم تفلحون. (آل عمران/200)
قال امیرالمؤمنین(ع): صَبَرُوا أَیَّاماً قَصِیرَهً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَهً طَوِیلَه (نهج البلاغه، خ193)
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرین (آل عمران/142)