شاگردیِ پای درس استاد – دست نوشته استاد سید محمد صادقی خطاب به محمود امجد

folder_openاخبار, بیانات
commentبدون دیدگاه

بسم الله الرحمن الرحیم

شیوه تربیتی حوزه علمیه از قدیم اینچنین بوده که اساتید، شاگردان را طوری تربیت می کردند که جمود و تعصب نداشته باشند، طلاب را پس از آموختن اصول و فنون اندیشیدن ، آنقدر رشد می دادند که حتی در استاد هم متوقف نشوند و اگر جایی استاد را متوقف و یا در اشتباه دیدند از او نیز عبور کنند و حتی مطالب و معارفش را نقد و بحث نمایند.

امروز می خواهم برخی درس های آموخته را ارائه نمایم و به یاد قدیم ها پای درس استاد رفته و کمی مباحثه نمایم.

 قریب 25 سال است که توفیق شاگردی در حوزه را دارم و اساتید زیادی دیدم، یکی از آنها جناب استاد محمود امجد بودند. یادم هست که روزگاری افتخارم این بود که حضرت استاد سوار وسیله نقلیه حقیر شدند و برای درس اخلاق به سمت حوزه در معیت ایشان بودم و دعا می کردم مسیر طولانی تر شود تا فیض بیشتری ببرم ،ولی امروز خجالت می کشم که بدانند مدتی ولو کوتاه شاگردیشان کردم .

اولین سوالم از محضر استاد اینست که چه می شود که کسی هم از اصل و هم از اسب می افتد؟

البته که ما خوشحال نمی شویم از زمین خوردن کسی ،خصوصاً که از او چیزی هم آموخته باشیم ،زیرا در ابتدای حوزه در آداب المتعلمین به طلبه می آموزند که من علمنی حرفا…

استاد ،استاد است و همیشه در حال آموزش دادن چه با حرف های خوب و بدش و چه با کردار خوب و بدش.

امروز آیه ای را قرائت فرمودید که بسیار مرا به تامل و تفکر در احوال خود فرو برد

” قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا “(سوره کهف 103و104)

چه آیه ی عجیبی خدا همه ما را عاقبت بخیر نماید. بنده که فیض خود را بردم ،شما چطور استاد؟

در حوزه آموختیم که یکی از روشهای  بهره بردن از قران کریم اینست که خودتان را مخاطب آیات قرار دهید و حقیر این کار را کردم ، شما چطور؟  

روزی فرموده بودید ” که ظاهراً هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست باید مراقب آخر و عاقبتمان باشیم” آنروز نمی فهمیدیم چه می فرمایید ولی امروز دیدیم .درس امروزتان هم تفسیر بود،هم اخلاق بود،هم تاریخ بود،هم سیر و سلوک

در تفسیر امروز فرمودید “دلیل خسران این افراد غرور است  و دلیل عاقبت به شری ایشان

فرعونیت و منیت است ” البته جناب استاد ظاهراً آیه راجع به چیز دیگری است ، اولا شأن نزول آیات 103 و 104 سوره کهف درباره یهودیان است و سپس از آن‌ها به طرف خوارج کشانیده شده است . در روایات، این آیه به منکران ولایت امیرمؤمنان على (ع)‌ و کسانى که در انجام حج، امروز و فردا مى‌کنند تفسیر شده است.

حضرت على (ع) فرمود: مصداق آیه، اهل کتابند که در آغاز برحق بودند، سپس بدعت‌هایى در دین گذاشتند و گمان مى‌کردند که کار نیکى انجام مى‌دهند. آنگاه فرمود: «و ما اهل النهر منهم ببعید»، نهروانیان دست کمى از آنان ندارند .و همچنین ظاهر آیه خطاب به کسانی است که سعی اصلیشان در رابطه با کسب دنیاست ،اینها از همه خسران بیشتر می کنند.فتامل

و باز فرمودید “عمری فکر می کنیم بندگی خدا می کنیم در حالیکه بندگی شیطان می کردیم” و فرمودید “باید تعلقات خود را کنار بگذاریم و منافع شخصی خود را کنار بگذاریم”

جناب استاد،آیه ای را زیاد می فرمودید لم تقولون مالا تفعلون ! فکر نمی کنید استاد استاد گفتن ها و آیت الله آیت الله گفتن ها می تواند غرور آور باشد؟فکر نمی کنید تفرعون و منیت سراغ هر کس بی تقوایی می تواند بیاید؟فکر نمی کنید هر بی ورعی می تواند عبدالشیطان باشد نه عبدالله ؟فکر نمی کنید هر کسی با تعلقاتش می تواند مورد آزمایش و امتحان های الهی قرار بگیرد ، حتی آن تعلق می تواند فرزند و عروس و سبقه علمی و حزبی و جناحی و … باشد؟

إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَهٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ  (سوره تغابن 15) به حقیقت، اموال و فرزندان شما اسباب فتنه و امتحان شما هستند چندان به آنها دل نبندید و بدانید که نزد خدا اجر عظیم خواهد بود. راستی حضرت استاد برخی از مواضعتان  بعد از اخراج فرزندتان و دستگیری عروستان خیلی تغییر کرد ! دلیل خاصی داشت؟

درس امروزتان موجز بود ولی تاریخ های بسیاری را به ذهن متبادر کرد .خیلی سخت باور بودم که مگر می شود طلحه الخیر باشی ، زبیر بن عوام باشی ، عمر بن سعد باشی ، شریح قاضی باشی و… که حتی به مخیله ی کسی در آن زمان نیاید که اینان روزی ذره ای زاویه با اسلام داشته باشند ، اما زمانی می رسد نقطه مقابل آن قرار می گیرند؟

داستان زبیر که حواری رسول الله (ص)،جزو نخستین ایمان آورندگان، از مهاجرین به حبشه ، اشجع القریش ، از شاهدان وصیت فاطمه زهرا (س )و از شورای شش نفره ای که به علی( ع) رای داد و… باشد ولی در جمل و فتنه مقابل علی (ع) شمشیر بکشد ؟ علت را می دانید مولای کائنات چه فرمودند؟ قال علی بن ابی طالب (ع ):  مَا زَالَ الزُّبَیْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ عَبْدُ اللَّهِ  (شرح‏نهج‏البلاغه ابن ابى الحدید ج ۲۰ ص ۱۰۲ حکمت۴۶۱ ) او از ما اهل بیت بود تا اینکه فرزندش عبدالله بزرگ شد و او را عاقبت به شر کرد. شما که جای خود دارید.

استاد شنیده ایم که اقا محمدتان در 6 سالگی زبان خارجی یاد گرفته معلوم است چنین فرزند باهوشی باید دلبر باشد ،ولی آیه شریفه می فرماید: مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ (سوره احزاب 4) ، خدا یک دل برای انسان خلق کرده که جای یک نفر باشد.

حضرت استاد فرمودید: “حق همیشه معلومه ولی هوای نفس حق را می پوشاند” ،در فرمایشاتتان نظرات شاذ و البته مخالف با کتاب و سنت و عقل مطرح فرمودید، تا حال حاج قاسم ها و فخری زاده ها و مدافعان حرم و رزمندگان هشت سال جنگ تحمیلی را شهید می دانستیم ولی امروز شما خائن به کشور و عامل دستگاه های جاسوسی CIA و موساد و باعث کشته شدن بسیاری از مردم بی گناه و مومنین دارالاسلام و تضعیف کننده نظام اسلامی و… ، روح الله زم را شهید خطاب کردید! فکر نمی کنید با همین نوع افاضات 50 سال بعد شاگردان این مکتب خود ساخته، قاتلان سیدالشهدا (ع) را شهید و حسین (ع) و اصحابش را مغضوبین پروردگار قلمداد نمایند؟ کدام فقه و اصول غیر از فقه و اصول اموی ،سر دسته اشرار ، همنشین با پهلوی ، آمریکا و صهیونیسم را شهید می داند؟

چه می شود نحوه استنباط شما با مولوی ملازاده از رهبران دینی بلوچستان و وهابی در لندن یکی می شود ؟ او می گوید من صدام را شهید می دانم و عبدالملک را شهید می دانم و روح الله زم را شهید می دانم .چه می شود رسانه های انگلیسی وصعودی و وهابی او را شهید می خوانند و شما را هم در کنار تاییدات خود می آورند؟ دولت فرانسه از توهین به پیامبر اسلام (ص) حمایت می کند و از شهید! روح الله زم نیزحمایت می کند، شما هم حمایت می کنید، چگونه این حامیان ، یکی عمامه به سر و آن دیگری کراوات به گردن در یک جبهه قرار می گیرند ؟

روزی فرمودید:” هر که در تشییع جنازه حاج قاسم شرکت کند گناهانش پاک میشه” همان حاج قاسم شفیع و آبرو دار درب خانه خداوند می فرمود: “والله والله والله یکی از شئون عاقبت به خیری رابطه قلبی و اعتقادی نسبت به حضرت اقا این حکیم فرزانه است” بهتر نبود بجای شرکت در تشییع جنازه شهید ،مکتب و اعتقاد و رفتار او را مشایعت می کردید؟

بشنوید این خطاب پروردگار را که فرمود : یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ؟ (سوره آل عمران 71) ای اهل کتاب چرا در حالیکه به حقایق آگاهید ،حق را به باطل مشتبه می سازید و حق را پنهان می دارید تا مردم را گمراه سازید؟

کاش تورقی در صفحات آمد نیوز داشتید و بعد حکم به شهادت روح الله زم می دادید ،البته کامنت های زیر همین صفحه شخصیتان را هم بعید میدانم اطرافیانتان نشانتان بدهند. امان از فرزندان که فرمود : یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ (سوره عبس 34،35،36) آن روز که هر کس از برادرش و بلکه از مادر و پدرش و از زن و فرزندانش هم می‌گریزد، و ایکاش شما در این دنیا از آنها فاصله می گرفتید.

استاد ! پای درس شما یاد گرفتیم که می فرمودید :”موفقیت امام (ره)را در وظیفه شناسی و عمل به وظیفه ایشان می دانم “و فرمودید:” ایشان نسبت به اسلام غیرتمند بودند” ولی درس امروزتان با شهید خواندن دشمن اسلام ودشمن احکام الهی و کسی که از کیسه کفار تغذیه می کرد و با گارد امنتی ویژه جابجا می شد تا ذره ای خدماتش به دشمنان قسم خورده اسلام کم نشود ،از این کلام بوی بی غیرتی می آمد لذا برخی دچارکمی تناقض شدند و البته شما چنین جمع نقیضین را به ما یاد ندادید .

جناب استاد !فرمودید:”سرآمد همه بدبختی های انسان کبر و غرور است” و چه خوب فرمودید این ترجمان کلام الله را که فرمود : فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (سوره فاطر 5) ، زندگی دنیا شما را نفریبد و مبادا شیطان شما را به کرم و لطف خدا مغرور کند .

حضرت استاد آیت الله گفتن و شنیدن ها شما را نفریفته باشد؟ تعریف و تمجید برخی بزرگان از انسان نعمتی از جانب خداست و نشانگر ظرفیت های عجیب این انسان و البته اگر چنین انسانی را شیطان بر گرده اش بنشیند، فزونی می کند از صد مرد جنگی. و همچنین تعریف و تمجید رسانه های طاغوت نشانگر همان ظرفیت است اما در جبهه ی شیطان ،باید بسیار به خدا پناه برد از تکبر و غرور.و اری همه ذرات عالم آیه ای از آیات خدایند ،نام ابولهب ها و نمرود ها هم در قران هست و آنها را نیز آیت الله می گویند ولی هیچکس دوست ندارد جزء این دست آیات باشد .

هنوز یادمان هست در داستان هایتان مثال بلعم باعورا  را برایمان می فرمودید که آن عابدِ مستجاب الدعوه، وقتی مقابل موسای زمان خود ایستاد چگونه عاقبت به شر شد.و هنوز یادمان هست داستان سامری و گوساله اش ، که چگونه مردم را از دور موسی (ع)پراکنده می کرد و او نیز عاقبتی چون همه بدکاران ، مزد کارش شد. قُل سیروا فِی الأَرضِ فَانظُروا کَیفَ کانَ عاقِبَهُ المُجرِمینَ (سوره العنکبوت 20) در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید!

حضرت استاد فرمودید :”مشکل ما عمامه بسرها اینست که فکر می کنیم نماینده خداییم و هر چه می گوییم باید همه انجام بدهند”، البته در مثال جای مناقشه نیست ولی گفته اند کافر همه را به کیش خود پندارد ! شاید مثل شما عمامه بسر ها، اینطور فکر کنند که نماینده خدایند، ولی عمامه به سری داریم که خلف صالح عمامه به سر دیگریست که تمام قیام و جهادشان برای ظهور نماینده پروردگار است تا عالم را پر از عدل و داد نماید و اگر استقامت در این مسیر و ثبات قدم در این راه و جهاد کبیر در مقابل طواغیت و حفظ حکومت اسلامی ، این آرزوی انبیاء واولیا را دیکتاتوری و استبداد رای میدانید ، باید فکری به حال خود نمایید.   

جناب استاد فرمودید :”40 سال است اینهمه فداکاری شد ولی با اعمال زشت ما به اسم خدمت خراب کردیم”به نظرم خرابی را در دوران سازندگی باید بیابید. یادتان هست زمانی در بیت سردار سازندگی منبر می رفتید و اخلاق می گفتید؟ آنوقت حکومت اشرافی و لیبرال سرمایه داری ،ظلم به مردم مستضعف و پابرهنه های انقلابی ایران عزیز نبود؟ و حال که در جوار آقا زاده در خارج از این مرز و بوم تشریف دارید حکومت حکومت ظلم شده؟ البته شاید هر کس با عینک خارجی  از بیرون به این مملکت نگاه کند به چنین نتیجه ای برسد !

مگر نفرمودید :”سکوت در مقابل ظلم خیانت است” پس چرا سکوت کرده اید ؟مگر این آیه را ندیده اید : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً ؟(سوره تحریم 6) ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خود را با خانواده خویش از آتش دوزخ نگاه دارید ؟

فرمودید:”ما منفور خدا و قران و همه چیز هستیم” البته منظور از ما را نفهمیدم ولی اینکه عده ای منفور خدا و همه کائنات هستند صحیح است ، خداوند تبارک و تعالی می فرماید: إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (سوره بقره  159) ، کسانى که نشانه‏ هاى روشن و رهنمودى را که فرو فرستاده‏ ایم بعد از آنکه آن را براى مردم در کتاب توضیح داده‏ ایم نهفته مى دارند آنان را خدا لعنت مى ‏کند و لعنت‏ کنندگان لعنتشان مى کنند. چرا تمام آن دروسی را اساتیدتان به شما فرمودند را پنهان می کنید؟

حضرت آیت الله خمینی (ره) می فرمود: پشتیبان ولایت فقیه باشید

حضرت آیت الله بهجت می فرمود: گوشتان به دهان آقای خامنه ای باشد

حضرت آیت الله خوشوقت می فرمود: خداوند این منصب (رهبری )را به ایشان داده وهر ابزاری که برای این منصب لازم است را نیزبه ایشان هدیه داده است

حضرت آیت الله جوادی آملی می فرمودند : رهبری نه پست است نه مقام ، بلکه امام جامعه است. هر لفظی غیر از امام خامنه ای جفاست به ایشان

حضرت آیت الله فاطمی نیا می فرمودند : بدانید وآگاه باشید هرکس کوچک ترین حرفی درتضعیف مقام رهبری بزند،هر کس اندیشه ای داشته باشد که ضد مقام رهبری باشد،خدا او را نخواهد بخشید.

جناب استاد فرمودید”خطبه خونین آقای خامنه ای در 88 را شنیدم به محمد گفتم استکبار با لگد آقای خامنه ای همه چیز را از بین برد و خون جاری شد” خون را سران فتنه در جامعه سرازیر کردند، همان کسانی که پای جلسه اخلاق و روضه حضرتعالی می آمدند و هرچه استادتان حضرت آیت الله خوشوقت توصیه فرمودند که این آقایان را راه ندهید قبول نکردیدو گفتید مجلس امام حسین (ع) است مگر می شود راه نداد، فرمودند پس جلسه را تعطیل کنید ، زیرا تایید باطل به هر نحوی حرام است ،گفتید مگر می شود جلسه را تعطیل کرد تا اینکه استادتان شما را ترک گفته و فرمود امجد سقوط کرده ، جوانان را نگذارید با او معاشرت کنند!

آری گوسفندان را معاویه می دزدید و فحشش را به علی (ع) می دادند.هنوز دنیا بر همان پاشنه می چرخد.

 فرمودید:” به سکوت بیت آقای سیستانی تعجب می کنم ” حضرت  استاد اشتباه به عرضتان رساندند .فکر می کنم یکی از آیات فقهی ای که در دروس حوزه زیاد تَکرار می شود این آیه باشد، یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ .(سوره حجرات 6) ای مؤمنان، هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید، مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت از کار خود پشیمان گردید.ایکاش تحقیقی می کردید تا متوجه دروغ پردازی های اطرافیان هم صدا با بوق های رسانه ای غربی می شدید.

جناب استاد در درس سلوکتان فرمودید:”جریان سیاسی عوض شود مردم باید دخیل باشند” ، “حکومت باید به دست مردم اداره شود”

مگر نمی بینید اینهمه ایفای نقش مردم در اداره کشور و مشارکت با حکومت اسلامی را ؟مگر نمی بینید این همه انتخابات های پر شکوه و این حضورهای میلیونی پای کار نظام را ؟ مگر نمی بینید هر بار مسولین لیبرال مسلک دنیا زده خواستند حکومت اسلامی را سرنگون کنند همین مردم با ایمان انقلابی جلویشان را گرفتند ؟و شاید منظورتان چیز دیگریست؟ چگونه است که مدعی شاگردی  امام روح الله، آن محی الدین هزاره جدید، سیر و سلوکش او را از انقلاب اسلامی و بگو جمهوری اسلامی به جمهوری خالی سیر داده است؟ آیا تعرب بعدالهجره سلوک در قوص صعود است یا قوص نزول؟

نمی دانم این درس در حوزه در کدام کتاب  آمده بود ولی می دانم در مکتب خانه روح الله ها ، بهجت ها ، خوشوقت ها ، طباطبایی ها و جوادی آملی ها که  نبوده .

و همچنین خواستار”تجدید قانون اساسی با نظر خبرگان نه نظر خفتگان” شدید! و فرمودید “یک قانون اساسی جدید بشود ” ، این تناقض را چگونه جمع نماییم که از طرفی می گویید مردم صحنه گردان باشند و بعد انتخاب خبرگان این مردم را خفتگان خطاب می کنید ؟ شاید خوابتان برده و یا اینکه از نظر شما خبرگان حکومت داری و قانون نویسی ماکیاول ها ،هگل ها،پوپرها ، آکویناس ها و  میشل فوکوها و… هستند ، نه امثال خمینی ها ، بهشتی ها ،باهنرها و مطهری ها .

حضرت استاد فرمودید:” کسانیکه ساکتند هیچ عذری ندارند”،” اگر شما را کشتند هم بکشند یا هجرت کنید”،” همه حوزه ها و نجف و قم و مشهد و… همه مسولید” این نوع خطابه انسان را یاد روحانیت انقلابی می اندازد و اما دریغ که شما هیچگاه انقلابی نبوده اید.

درزمان پیروزی انقلاب ،دریغ از اینکه یک روز مبارزه با طاغوت داشته باشید و یک برگ اسناد ساواک بر علیه شما باشد و یا حتی یک سیلی از ایشان خورده باشید. در دوران هشت سال دفاع مقدس هم از رزمندگان نبودید و در دوران امام ، هیچگاه از امام نه حکمی و نه عنوان نمایندگی و حتی سخنی  از امام درباره شما صادر نشد ، و در دوران خلف صالح ایشان نیز همچنین .خلاصه اینکه شما نه از مبارزان قبل از انقلاب  و نه از رزمندگان دوران دفاع مقدس، نه از عالمان درس خوانده و نه از مسئولان رنج کشیده دوران دفاع انقلاب نبوده اید.

با شعار” یا لثارات الحسین ” تان ،تاریخ سلیمان صرد خزاعی را دوباره مرور کردم، آن عالم ِ عابدِ ساده لوحِ بی بصیرتِ زمان نشناس ، چگونه با این شعار مردم را به کشتن داد  

جناب امجد فرمودید :”همه جای مملکت خراب است” ،” الان 40 سال است که مردم دارن اذیت می شوند “شما را ارجاع می دهم به دوران پیامبر اکرم (ص)و حضرات معصومین (ع) تا معنای درد و رنج را بیشتر احساس نمایید و بدانید چه رنج ها برده شده تا این گنجها به ما رسیده

ای کاش در زمان حیات استادتان آقا سید روح الله که از ایشان کسب آبرو کرده اید، مسائلتان را سوال می کردید شاید جوابی در خور دریافت می نمودید و مثل شاگرد مبرز و جانشین رهبری ایشان عاقبت به شر نمی شدید

یاد اوایل طلبگی ام افتادم که در مَدرَس، استاد داشت درس می گفت و بنده هم تسبیح دستم بود، استاد پرسیدند شما یا درس گوش می دهید یا ذکر می گویید، دیدم حرف بجاییست لذا تسبیح را در جیبم گذاشتم ، استاد العرفا حضرت آیت الله بها الدینی راجع به جلالت امام خامنه ای فرمایشاتی داشتند ظاهراً آن وقت که آن درسها مطرح می شد توجهتان به درس نبود و غرق در ذکر بودید!

جناب امجد فرمودید :”این روحانیت و طلبه است که ما درست کردیم”،”مردم فکر می کنند ما هم دزد هستیم عمل ما نشان می دهد ما اهل دنیا هستیم” این سوالی است که ما از شما داریم . این برخی روحانی نماهای انگلیس تربیت شده ی سکولارِ دنیا گرا، در کدام حوزه و جلسه اخلاق معارف یاد گرفته اند که این چنین آبروی هزار ساله حوزه و روحانیت را چوب حراج می زنند ،کدام اساتید بالای سرشان بوده اند؟ شاید همان هایی که معنای هجرت را اینچنین ترجمه کرده اند که اگر مشکلی دیدید، هیچ تلاشی برای اصلاحش نکنید و هیچ خون دلی نخورید و هیچ جان و مال و آبرویی خرجش نکنید، بلکه تنها دامن خود را جمع نموده تا مثلا آلوده نشود و به مالزی هجرت کنید! ودرکنار دلبندانتان ژست اپوزیسون و روشنفکری بگیرید و همه اسلام ، حکومت اسلامی، علما ، شهدا و مومنین را زیر سوال ببرید و البته که مریدانی چون احمدالحسن ها پیدا می کنید که زیر افاضاتتان کامنت مژده ظهورشان را می دهند.  

جناب استاد اما مطلب آخر فرمودید:”هر کس به قدرت بیاد غیر معصوم هر کاری از دستش بر بیاد انجام می دهد” این نیز عرض حال مثل شماست زیرا ما امامان غیر معصومی را به چشم خود دیدیم که در اوج قدرت تنها خدا را حاکم مطلق و قدرت مطلق میدانستند و هیچ سوءاستفاده ای از قدرت نکردند ،در حالیکه سر سوزن از اعتبارات آنها را کسی داشت ادعای خدایی و نبوت می کرد

 وَمَنْ کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلً (سوره اسرا 72) و هر که در این [دنیا] کور[دل] باشد در آخرت [هم] کور[دل] و گمراهتر خواهد بود.

ای که پنجاه رفت و در خوابی                 مگر این پنج روزه دریابی

تا کی این باد کبر و آتش خشم                شرم بادت که قطره ی آبی

کهل گشتی و همچنان طفلی                    شیخ بودی و همچنان شابی

از اینکه درست درس نخواندم و درست استاد ندیدم و ادب احترام به منعم را هم نداشتم توبه می کنم.

اللهم الجعل عواقب امورنا خیرا

سید محمد صادقی آرمان

پنجم جمادی الاولی سنه 1442

قم المقدسه

برچسب‌ها: , , , ,

مطالب مرتبط

زیر نور ماه 29

بسته مطالعاتی سرآغاز (جلد سوم)

سوابق برگزاری همایشات و سمینار های آموزشی

زیارت رجبیه (مخصوص زیارت مشاهد مشرفه در ماه رجب)

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست