بسم الله الرحمن الرحیم
«پیمان برادری» هدیه روحبخش اسلام به بشریت است. هنگامی به وجهه حیاتی این هدیه پی برده میشود که بدانیم خداوند آن را در عصری به مردم ارزانی کرد که انسانها در جاهلیت نفس فرو رفته بودند و سرنگونی دیگران را سبب زندگی و سعادت خود میپنداشتند و برای رفاه و آرامش خویش همنوعان را به اسارت و بردگی میکشیدند.
آنگاه که وحشی گری حاکمیت میکرد و میرفت تا انسانیت به حیوانیت مسخ شود، خورشید فروزان اسلام طلوع کرد و برادری و برابری را به ارمغان آورد.
نمونههای بارز اجرای عقد اخوت بین مسلمانان به ویژه پس از نزول آیهی شریفهی «المومنون اخوه» گویای اهمیت این پیمان حیات بخش در بین جوامع اسلامی است.
در پی پیمان برادری «من» و «نفس» به «ما» و «انفس» تبدیل میشود و استثمار جای خود را به ایثار میدهد و خود بینی رخت بر میبندد.
اوج اجرای این پیمان در پی تکمیل دین و ابلاغ ولایت امیرمؤمنان علی (ع) صورت گرفت و اینک بر عهدهی رسانهی دینی و ملی است تا با مناسک سازی این آیین وحیانی، اهل ایمان را از برکت برادری بهرهمند سازد.
بیتردید در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی فرهنگ سازی پیمان برادری که ریشه در دین و تاریخ ما دارد؛ بهترین و کاملترین لبیک رسانه به مقام عظمای ولایت و رهبری است.
در این نوشتار نیم نگاهی به مفهوم و جایگاه دینی عقد اخوت داریم.
تعریف:
«عقد اُخوت» واژهای است عربی که از دو کلمهی «عقد» به معنای بستن و ارتباط برقرار نمودن بین دو چیز ؛ و کلمهی «اُخوت» به معنای برادری تشکیل شده.
معادل فارسی این واژه را میتوان «پیمان برادری» دانست.
در فرهنگ اسلامی، منظور از این واژه جاری نمودن صیغهی برادری بین دو نفر است که بواسطهی آن عهد و میثاقی ویژه بر رعایت حقوقِ برادری میان ایشان استوار میگردد.
پیشینه پیمان برادری:
اسلام، دین محبت، مهرورزی، صفا و صمیمیت است و با شعار «انما المؤمنون اخوه» یکدلی و یکرنگی را به جوامع اسلامی هدیه کرده است طوری که برادری و برابری یکی از شعارهای اساسی و ریشه دار اسلامی است آن هم شعاری بسیار پر محتوا، گیرا، مؤثر، عمیق و حیات بخش.
چه بسا فردی برای اظهار علاقه و یکدلی خود با کسی از او به عنوان رفیق و دوست یاد کند ولی دین اسلام سطح پیوند علائق دوستی مسلمین را به قدری بالا برده که به صورت نزدیکترین پیوند دو انسان با یکدیگر آن هم پیوندی براساس مواسات و مساوات مطرح میکند که علاقه دو برادر به یکدیگر است.
نکته زیباتر اینکه اسلام تنها به شعار «مؤمنان برادر یکدیگرند» اکتفا نکرده است و راهکارهای کاربردی برای تحکیم این روابط دارد که در هر مرحله از اجرای آن، روح برادری و برابری بین مسلمانان قویتر و جدیتر میشود و مسلمانان از هر قبیله و نژاد و کشور و دارای هر زبان و قومیت با یکدیگر احساس عمیق برادری میکنند.
مراسم عبادی، سیاسی حج که مسلمانان از همه نقاط دنیا به کانون توحید جمع میشوند و با لباس یکرنگی و بیریایی همگی در زمان واحد مناسک خاصی را انجام میدهند صحنهای از تحقق عینی این قانون مهم اسلامی است. از اینرو مراسم حج که هر سال تکرار میشود نماد اخوت مسلمانان است بر محور توحید.
نماز سیاسی، عبادی جمعه که هر هفته در مصلاها و مساجد کشورهای اسلامی برگزار میشود نمونه دیگر از نماد تحقق برادری است.
حتی دین اسلام مسلمانان را به حضور در نماز جماعت سفارش کرده و فضائل بسیار زیادی را برای آن بر شمرده در حدی که اگر تعداد نمازگزاران از ده نفر تجاوز کند ثواب جماعت قابل احصا نخواهد بود. بنابراین اسلام با این ترفند مسلمانان را تشویق به دیدار مکرر یکدیگر در طول روز فرا می خواند.
دین حیات بخش اسلام حتی پا را از این مراسمات فراتر گذاشته و مسلمانان را به اظهار برادری با یکدیگر دعوت کرده است. که پیمان برادری اوج ارتباط عاطفی و پیوند روحی بین مسلمانان است. در سیره پیامبر گرامی اسلام(ص) نمونههایی در اینباره به ثبت رسیده که به چند نمونه آن اشاره میکنیم.
مرور منابع اسلامی روشنگر این مطلب است که نخستین روزهای علنی شدن دعوت پیامبر گرامی اسلام (ص) با اثبات رابطهی برادری آن حضرت، با پسر عموی خویش، حضرت علی بن ابیطالب(ع) همراه بوده است.
ادامه بررسی منابع تاریخی ـ روایی به ما مینمایاند که رسول مکرم اسلام (ص) به مناسبتها و در موقعیتهای مختلفی پرده از برادری خویش با مولای متقیان، حضرت علی (ع) برداشته، و این واقعیت را بدون هیچ ابهامی به مسلمانان عرضه میکردند؛ تا جاییکه «حدیث المؤأخات» «حدیث برادری» یکی از احادیث متواتر به شمار میآمد.
نکته جالب اینکه پیغمبر اکرم (ص) افزون بر خاطر نشان نمودن برادری خویش با حضرت علی(ع) در مناسبتهای گوناگون و ویژهای، مسلمانان را جمع مینمودند و میان آنها پیمان برادری جاری میکردند، و در برابر دیدهی همگان بین خویش و حضرت علی (ع) «عقد اُخوت» جاری مینمودند، که یادآوری این مناسبتها درخشش ویژهای در تاریخ خواهد.
الف) دوازدهم ماه مبارک رمضان
مرحوم شیخ مفید در بیان رخدادهای دوازدهم ماه مبارک رمضان، چنین مینویسد: «و فی الیوم الثانی عشر نزل الإنجیل علی عیسی بن مریم و هو یوم المؤاخاه الذی آخی فیه النبی صلی الله علیه و آله بین صحبه و آخی بینه و بین علی علیه السلام …»
روز دوازدهم ماه مبارک رمضان، روزی است که إنجیل بر حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام نازل شده؛ و نیز در چنین روزی نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بین اصحاب خویش؛ و میان خود و حضرت علی (ع) پیمان برادری برقرارنمود…
ب) روز غدیر (18 ذیالحجه)
مرحوم شهیدی تبریزی، صاحب کتاب هدایت الطالب إلی أسرار المکاسب، در بحث مربوط به حرمت غیبت مؤمن، اخوت اسلامی را طرح نموده و در شرح این روایت که میفرماید: «المؤمن أخ المؤمن لأبیه و امهِّ، ملعون من اتهم اخاه…» مینویسد: «فلابدَّ من حمله علی أخ الثقه مقابل أخِ المکاثره … او ممّا صنفه المجلسی قدس سره من حمله علی الأخ المؤاخاتی؛ کما آخی رسول الله صلی الله علیه و آله بین المهاجرین و الأنصار، و آخی بینه و بین الأمیر علیه السلام فی غدیر خم…» چارهای جز این نیست که واژه «أخ» (برادر) در روایت را بر «برادری حمل کنیم که ثقه است» … و یا همانطور که مرحوم مجلسی جمعبندی نموده، منظور از واژه «أخ» را «برادری بدانیم که براساس پیمان برادری بر این جایگاه قرار گرفته؛ همانطور که رسول خدا صلی الله علیه و آله در غدیر خم بین مهاجر و انصار؛ و بین خود و حضرت علی علیه السلام برادری ایجاد نمود.
افزون بر آنچه گذشت، از مضمون نوشتههای نویری از دانشمندان اهل سنت در کتاب «نهایه الإرب فی فنون الأدب» اینچنین بر میآید که یکی دیگر از جاهایی که آخرین فرستادهی خدا صلی الله علیه و آله، بین خویش و حضرت علی علیه السلام عقد برادری جاری نموده، در ماجرای غدیر خم بوده است.
گفتنی است که بیان تاریخهای گوناگون برای رخدادی مهم که احتمال تکرارش از قوت فراوانی برخوردار است، نمیتواند ملازم با صحت یک مورد و نادرست بودن سایر موارد باشد؛ چرا که میزان اهمیت، سهم بسزایی در فراهم آوردن زمینههای گوناگون برای تکرار و یادآوری حادثهی نخست خواهد داشت.
ج) روز مباهله (24 ذیالحجه)
مرحوم مجلسی از مناقب ابن المغازلی نقل میکند که اَنَس بن مالک چنین گفت: «لمّا کان یومَ المباهله آخی النبی صلی الله علیه و آله بین المهاجرین و الأنصار و علیُّ علیه السلام واقف یراه… فقال بلال: یا علی اَجِبُ النبی صلی الله علیه و آله، فأتی علیُّ النبی فقال النبی صلی الله علیه و آله … انّما ذخرتک لنفسی، الا یسُّرک ان تکون أخانبیک… هنگامیکه روز مباهله فرا رسید پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بین مهاجران و انصار عقد اخوت جاری کرد؛ و حضرت علی علیه السلام را فراخواند، هنگامیکه آن حضرت، نزد پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید، رسول خدا صلی الله علیه و آله به وی فرمود: به درستی که من، تو را برای خویش نگهداشتم؛ آیا شاد نمیشوی که برادر پیامبرت باشی؟…
رخداد پیرامونی
در رابطه با تبیین زمینه وحیانی، یا بستر تاریخی که موجب پدیدار شدن ماجرای پیمان برادری گشته، چنین آمده:«هنگامی که آیه (انما المؤمنون اخوه) (به درستی که مؤمنان برادر یکدیگرند) نازل شد؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله بین اصحاب خود، براساس همسانی و نزدیکی هر کدام با دیگری عقد برادری خواند، همانطور که بین عمر و ابوبکر، بین عثمان و عبدالرحمن رابطهی برادری برقرار ساخت، تا اینکه رو به حضرت علی علیه السلام نمود و فرمود: «انت اخی و انا اخوک یا علی» (تو برادر من و من نیز برادر تو هستم، ای علی).
دیدگاه اهل تسنن
مرور منابع نخستین حدیثی عامه گویای این مطلب است که به ندرت کتاب حدیثی یافت میشود که نویسنده آن جرأت چشم پوشی از «حدیث مؤاخاه» را داشته باشد؛ چه بسا عدم یادآوری این حدیث شریف موجب زیر سؤال رفتن جامعیت کتاب میشود، از اینرو صاحبان دو صحیح برجستهی اهل تسنن، یعنی بخاری و مسلم، اتفاق نمودهاند بر آوردن حدیث برادری پیامب اکرم صلی الله علیه و آله با حضرت علی علیه السلام و این مطلبی است که حاکم نیشابوری در «المستدرک علی الصحیحین» نیز بر آن تأکید کرده و نوشته: «قد اتفقا (الی البخاری و المسلم) علی اخراج حدیث المؤاخاه و الرایه» (بخاری و مسلم متفقند برآوردن حدیث برادری و حدیث پرچم) ترمذی نیز در صحیح خویش دربارهی حدیث مؤاخات چنین مینویسد: «ان هذا، حدیث حسن صحیح» (به درستی که حدیث مؤاخات، حدیثی. حسن و صحیح)
افزون بر این، ابن عبدالبر القرطبی، بعد از یادآوری حدیث «مؤاخاه» و حدیث «رایه» و حدیث «غدیر» مینویسد: «هذه کلها آثار ثابته» (تمام این احادیث آثاری ثابت هستند)
چگونگی عقد اخوت
برای خواندن پیمان برادری، در منابع روایی دو گونه صیغه وارد شده که اختلاف اندکی با یکدیگر دارند؛
الف) پیمان نخست در کتاب زادالفردوس:
دست راست خود را بر روی دست راست برادر مؤمن خویش نهاده و چنین میگویی: «و اخیتک فی الله، و صافیتک فی الله، و صافحتک فی الله، و عاهدت الله و ملائکته و کتبه و رسله و أنبیائه و الائمه المعصومین علیهم السلام، علی أنّی إن کنت من أهل الجنه و الشفاعه، و اُذن لی بأن أدخُل الجنه، لا أدخلها إلا و أنت معی». «برادرت شدم در راه خدا، و دوست با صفایت شدم در راه خدا، و با تو دوست دادم در راه خدا، و عهد کردم با خدا و فرشتگان و فرستادگان و پیامبران خدای متعال و امامان معصوم علیهم السلام، بر اینکه اگر من از اهل بهشت، و اهل شفاعت شدم، و به من اجازه داده شد که داخل بهشت شوم، داخل نشوم مگر اینکه تو نیز با من باشی».
در مقابل دیگری میگوید: قبلتُ و أسقطت عنک جمیع حقوق الاخوه، ما خلا الشفاعه و الدعاء و الزیاره» «قبول کردم و همهی حقوق برادری را به غیر از شفاعت و دعاء و زیارت از تو ساقط کردم»
ب) پیمان دوم؛ ملا محسن فیض کاشانی در کتاب خلاصه الأذکار:
« واخیتک فی الله و صافیتک فی الله، و صافحتک فی الله، و عاهدتُ الله و ملائکته و انبیائه و رسله و الائمه المعصومین صلوات الله علیهم، علی أنّی أن کنت من اهل الجنّه لا أدخلها ألّا و أنت معی».
«برادرت شدم در راه خدا، و دوست با صفایت شدم در راه خدا، و با تو دوست دادم در راه خدا، و عهد کردم با خدا و فرشتگان و فرستادگان و پیامبران خدای متعال و امامان معصوم علیهم السلام، بر اینکه اگر من از اهل بهشت شدم، و به من اجازه داده شد که داخل بهشت شوم، داخل نشوم مگر اینکه تو نیز با من باشی».
در مقابل، برادر مؤمن با لفظی که حاکی از قبول باشد، این عهد را برای خود یا برای موکلش میپذیرد و سپس جمیع حقوق برادری به غیر از دعا برای او و زیارت او را ساقط میکند.
افزون بر این، مرحوم فیض در خلاصه الاذکار، پس از بیان صیغهی عقد اخوت در توضیح این فراز مینویسد: «ثم لیسقط منها جمیع حقوق الاخوه ما خلا الدعاء و الزیاره، خوفاً من عدم التحرج من الاتیان بها» (سپس باید تمام حقوق برادری به غیر از دعاء و زیارت را ساقط کند، بخاطر برحذر بودن از افتادن به سختی و مشکلات به سبب عدم توانایی بر انجام آن). دقت در این فرمایش مرحوم فیض، این احتمال را تقویت میکند که به نظر ایشان، منظور از حقوقی که ساقط میشوند، همان حقوق برادری دینی است که در روایات مورد تأکید قرار گرفته که البته تقید به آنها انسان را از وادی سهلانگاری دور میکند.
ملاک برادری
از روایات مربوط به اخوت ملاک و معیارهای اساسی به دست میآید که، معیار أساسی در ایجاد برادری چیزی جز ایمان به خدای متعال و دلدادگی محض به ذات أقدس ربوبیت نیست. همچنین این نکته از رخداد پیرامونی ـ عقد اخوت در پی نزول آیه اخوت ـ نیز برداشت میشود.
مرحوم مشهدی قمی در تفسیر کنزالدقائق در این باره مینویسد: «انما المؤمنین اخوه: من حیث أنهم منتسبون إلی أصل واحد هو الایمان الموجب للحیاه الأیدیه» به درستی که مؤمنان با یکدیگر برادرند، از این جهت که همهی آنها منسوب به یک اصل هستند که آن ایمان است، همان ایمانی که موجب زندگی جاودان میگردد.
از اینرو میتوان جاری شدن صیغهی برادری بین پیروان اهل بیت علیهم السلام در مناسبت مهمی همچون عید سعید غدیر خم را تأکیدی دوباره در هم پیمانی ایشان بر استواری در مسیر ایمان حقیقی به خدای متعال که از مجرای ولایت امیر مؤمنان، حضرت علی علیه السلام برهستی گسترده گشته دانست. از این رو مرحوم مجلسی در شرح حدیث اول و دوم کتاب الایمان، باب فی أن التوافی لم یقع علی الدین و انّما هو التعارف، از کتاب شریف اصول کافی بعد از بیان مطالبی مینویسد: «انّه لم تکن مؤاخاتکم بعد حدوث هذا المذهب و اتصافکم به ولکن کانت فی حال الولاده و قلبها و بعدها؛ فانّ المؤاخاه بسبب اتحاد منشاء الطین و الأرواح…» ، «به درستی که برادری شما بعد از به وجود آمدن مذهب تشیع و شیعه شدن آن برقرار نشده، بلکه شما در حال تولد، و قبل از آن و بعد از آن با یکدیگر برادر بودهاید، چرا که برادری شما به سبب یکی بودن گل آفرینشتان و یکی بودن روح شما است…»
حقوق برادری:
همانگونه که گفته شد ایمان ملاک برادری مؤمنان است و با اجرای عقد برادری حقوق برادری بر انسان بار میشود که در ضمن صیغه مخصوص برادری، همه آن حقوق به جزء شفاعت، دیدار و زیارت و دعا برای برادر ساقط می شود.
در منابع حدیثی، روایات متعددی در زمینه حق مؤمن بر برادر مؤمنش، انواع حقوق مؤمنین بر یکدیگر بیان شده از جمله دربارۀ ثواب دیدار برادران مؤمن، مصافحه، معانقه، یاد کردن آنان، سرور ساختن آنها، زدودن غم از سینه برادر مؤمن، عیادت و تلاش برای رفع حوائج آنها وارد شده است. طوری که در کتاب اصول کافی ابوابی را به این موضوعات اختصاص داده شده و روایاتی در ذیل آن بیان شده است. ما نیز به اختصار به چند نمونه آن اشاره میکنیم.
-1قال رسول الله (ص): للمسلم علی اخیه ثلاثون حقا، لا برائه له منها الا بالاداء او بالعفو. یغفر ذلته و یرحم عبرته و یستر عورته و یقیل عثرته و یقبل معذرته و یرد غیبته و یدیم نصیحته و یحفظ خلته و یرعی ذمته و یعود مرضه و یشهد میته و یجیب دعوته و یقبل هدیته و یکافأ صلته و یشکر نعمته و یحسن نصرته و یحفظ حلیلته و یقضی حاجته و یشفع مسألته و یسمت عطسته و یرشد ضالته و یرد سلامه و یطیب کلامه و یبر انعامه و یصدق اقسامه و یوالی ولیه و لا یعادیه و ینصره ظالما: فاما نصرته ظالماً فیرده عن ظلمه و اما نصرته مظلوماً فیعینه علی اخذ حقه و لا یسلطه و لا یخذله و یجب له من الخیر ما یحب لنفسه و یکره له من الشرّ ما یکره لنفسه .
مسلمان بر برادر مسلمانش سی حق دارد که از آن بری الذمه نمی شود مگر به ادای این حقوق یا عفو کردن برادر مسلمان او.
اما حقوق برادر مسلمان: لغزشهای او را ببخشد، در ناراحتیها نسبت به او مهربان باشد، اسرار او را پنهان دارد، اشتباهات او را جبران کند، عذر او را بپذیرد در برابر بدگویان از او دفاع کند، همواره خیر خواه او باشد، دوستی او را پاس بدارد، پیمان او را رعایت کند در حال مرض از او عیادت کند و بعد از مرگش در تشیع او حاضر شود.
دعوت او را اجابت کند، هدیه او را بپذیرد، عطای او را جزا دهد، نعمت او را شکر گوید، در یاری او بکوشد، ناموس او را حفظ کند، حاجت او را برآورد. برای خواستهاش شفاعت کند و عطسهاش را تحییت گوید.
گم شدهاش را راهنمایی کند، سلامش را پاسخ گوید، گفتهاش را نیکو شمرد، انعام او را خوب قرار دهد، سوگندهایش را تصدیق کند، با دوستانش دوستی کند و دشمنی نکند در یاری او بکوشد چه ظالم باشد چه مظلوم. اما یاری او در حال ظالم بودنش به این است که او را از ظلمش باز دارد و در حال مظلومیاش به این است که او را در گرفتن حق یاری کند.
او را در برابر حوادث تنها نگذارد، آنچه را از نیکیها برای خود دوست دارد برای او نیز بخواهد و از آنچه بدش میآید برای او نیز نپسندد.
2 -قال رسول الله (ص): المسلم اخو المسلم لا یظلمه و لا یخذله و لا یسلمه
مسلمان برادر مسلمان است. هرگز به او ستم نمیکند، او را تنها نمیگذارد و دست از یاریش بر نمیدارد.
3 -عن ابی عبدالله الصادق (ع): المؤمن اخو المؤمن، کالجسد الواحد اذا اشتکی شئیاً منه وجد الم ذلک عن سائر جسده و ارواحهما من روح واحد
مؤمن برادر مؤمن است و همگی به منزله اعضای یک پیکرند که اگر عضوی از آن به درد آید قرار را از دیگر اعضا نیز میبرد و ارواح همه آنها از روح واحدی است.
4 -قال الصادق(ع): المؤمن اخوالمؤمن عینه و دلیله و لا یخونه و لا یظلمه و لا یغشه و لا یعده عده فیخلفه
مؤمن برادر مؤمن است و به منزله چشم و راهنمای اوست هرگز به او خیانت نمیکند و با او غش و تقلب نمیکند و هر وعدهای که به او داد تخلف نمیکند.
احکام شرعی:
با مرور کتابهای فقهی عامه و خاصه نمایانگر این است که هر چند بین برخی از صاحبنظران عامه پیمان برادری نسخ شده است، و نیز در صورت عدم نسخ آن، در بارۀ ایجاد حقوق بر اثر آن، اختلاف است ؛ دانشمندان مکتب اهل بیت علیهم السلام جواز جاری ساختن و عدم نسخ آن را تأیید می کنند و نیز بر اسقاط عمدۀ حقوق برادری هنگام خواندن صیغهی عقد، اتفاق نظر دارند.
احکام مورد اتفاق علما :
1. پیمان برادری تنها میان برادران اجرا میگردد و هیچگونه اثر شرعی از قبیل محرمیت با محارم یکدیگر، ارث و… بر آن بار نمیشود.
2. در پیمان برادری لازم است صیغه اخوت خوانده شود اما اینکه حتماً به عربی یا صیغۀ خاصی خوانده شود هیچ تعیین و تصریحی بر آن وارد نشده است.
3. با خواندن صیغه برادری هیچ وظیفهای بر انسان تکلیف نمیشود و اجرای صیغه تنها برای استحکام مودت و صمیمیت بین مؤمنان است.
سؤال: آیا در روزی غیر از روز عید غدیر نیز میتوان صیغهی عقد اخوت جاری کرد؟
مقام معظم رهبری در پاسخ میفرمایند:
این که اجرای عقد اخوت منحصر به عید غدیر باشد معلوم نیست اگر چه عمل کردن و اکتفای به روز عید غدیر بهتر و موافق احتیاط است.
سؤال: آیا لازم است عقد اخوت یا صیغهی مشهور خوانده شود یا اینکه با هر زبان و صیغهای میتوان خواند؟
مقام معظم رهبری میفرمایند:
به هر روشی میتوان آن را اجرا کرد گرچه رعایت صیغه مخصوص و مأثور بهتر است.
کتابنامه
1. قرآن کریم
2. احادیث عایشه؛ سید مرتضی عسگری (رحمه الله علیه)
3. استفتائات؛ مقام معظم رهبری حفظ الله.
4. اصول کافی؛ کلینی (رحمه الله علیه)
5. بحارالأنوار؛ محمد باقر مجلسی (رحمه الله علیه)
6. جامع احادیث الشیعه؛ سید محمد حسین بروجرودی (رحمه الله علیه)
7. خصائص امیر المؤمنین(ع)، نسایی
8. سفینه البحار؛ شیخ عباس قمی. (رحمه الله علیه)
9. الصراط المستقیم؛ علی بن یونس العاملی (رحمه الله علیه)
10. الغدیر؛ علامه امینی
11. تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب؛ المشهدی القمی.
12. الرساله السعدیه.
13. الکواکب الدری.
14. کشف الغمه.
15. المفردات؛ راغب اصفهانی
16. المنجد
17. المستدرک علی الصحیحین؛ الحاکم النیشابوری.
18. منهاج الصالحین؛ وحید الخراسانی (حفظ الله)
19. مسارالشیعه فی مختصر تواریخ الشریعه؛ شیخ مفید (رحمه الله علیه)
20. مناقب آل ابیطالب (ع)؛ ابن شهر آشوب.
21. مستدرک الوسایل؛ محدث نوری (رحمه الله علیه)
22. مرأه العقول؛ مجلسی (رحمه الله علیه)
23. المنتخب من کتب ابن تیمیه؛ علوی بن عبد القادر السقاف.
24. نهایه الإرب فی فنون الادب؛ نویری.
25. هدایت الطالب الی أسرار المکاسب؛ میرزا فتاح شهیدی تبریزی.
متن سخنرانی عقد اخوت و احکام آن
folder_openبیانات
commentبدون دیدگاه
