متن سخنرانی ایام فاطمیه س در باب علت قیام حضرت و دستاورد های آن

folder_openبیانات
commentبدون دیدگاه

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از پیامبر ص، علی ع سیاست سکوت اعتراض آمیز و در عین حال توام با همکاری حساب شده با خلفا را بهترین راه نجات امت اسلامی از هلاکت و گمراهی برگزید . دلیل :

1-مردم به دلیل تعصبات قومی حاضر نبودند بار دیگر فردی از بنی هاشم حاکمیت را به دست گیرد . نقل است، عمر به ابن عباس گفت: قریش مایل نبودند نبوت و خلافت توامان در خاندان شما (بنی هاشم) جمع شود .

 2- برخی از مردم روی شخص علی ع حساسیت خاصی داشتند، چون در جنگ های صدر اسلام، بسیاری از سران قریش را به هلاکت رسانده بود، از این رو کینه ای عمیق از ایشان به دل گرفتند

 3-رقبا به هیچ قیمتی حاضر به چشم پوشی از مسند خلافت نبودند و اگر حضرت مخالفت علنی می کرد، آن ها قبائل حامی خود را علیه بنی هاشم بسیج کرده، یک جنگ قبیلگی شروع می شد و وحدت و انسجام اصحاب پیامبر ص در همان روزهای نخست از دست می رفت و هسته مرکزی نظام اسلامی به شدت تضعیف می شد .

این اختلاف چند پیامد مهم داشت :

 الف-زمینه به قدرت رسیدن بنی امیه فراهم می آمد . پس از ماجرای سقیفه، ابوسفیان سرکرده بنی امیه سعی کرد آتش درگیری و نزاع را در میان اصحاب برافروزد، لذا نزد علی ع آمد و گفت: «سوگند به خدا، اگر بخواهی این شهر را علیه ابوبکر، پر از سواره و پیاده می کنم .»، ولی امام با فراست خاص و بینش عمیق سیاسی و اجتماعی خویش پی برده بود که اگر این نزاع بین اصحاب به وقوع بپیوندد سرانجام به پیروزی ابوسفیان و فرزندانش ختم خواهد شد، لذا به او فرمود: «تو در پی کاری هستی که ما اهل آن نیستیم  ، تو مدت ها بدخواه اسلام و مسلمانان بوده ای .»

ب- اختلاف میان اصحاب، سرکوب مرتدین را به تاخیر می انداخت و حتی موجب نومیدی مردم بلاد تازه مسلمان جزیره العرب و هرج و مرج روزافزون می شد و خطر سقوط حکومت مدینه و از بین رفتن مجاهدت های را در پی داشت .

4-اعتراض علی ع ، به عنوان تلاشی برای به دست آوردن قدرت و منفعت فردی تلقی می شد; زیرا جامعه کوته نظر و آلوده به تعصبات جاهلی نمی توانست به نیت پاک علی ع ایمان پیدا کند و بگویند علی ع خواسته خویش را بر رای و تصمیم امت مقدم می دارد و مستبدانه عمل می کند!

حضرت در فلسفه سکوت خود :

فرایت ان الصبر علی ذلک افضل من تفریق کلمه المسلمین وسفک دمائهم والناس حدیثوا عهد بالاسلام والدین یمخض مخض الوطب یفسده ادنی وهن و یعکسه اقل خلف ;

 …مردم تازه مسلمانند و دین مانند مشک شیر، به هم زده می شود و کوچکترین سستی آن را فاسد و کمترین پیمان شکنی آن را واژگون می سازد .» (تمام زحمات از بین میرود)

در میان اهل بیت پیامبر ص ، علی مامور به سکوت بود . امام حسن ع، امام حسین ع ، حضرت زینب س و ام کلثوم س به خاطر صغر سن، پذیرش مردمی جهت اقدام گسترده را نداشتند . تنها کسی که از موقعیت اجتماعی و قداست بسیار بالایی برخوردار بوده و می توانست با ایستادگی در برابر جریان حذف علی ع حقایق را برای حق طلبان روشن کند، حضرت زهرا س بود . لذا بی درنگ این بار سنگین را بر دوش گرفت و علی ع نیز با سکوت خویش، رضایت خود را از فریاد فاطمه س اعلان فرمود .

موقعیت اجتماعی حضرت فاطمه علیها السلام

زهرا س به شدت مورد علاقه رسول ص بود به طوری که آن حضرت پیوسته در گفتار و کردار خود یگانه دخترش را می ستود .رسول ص در بیان فضائل علی ع محدودیت داشت اما در مورد حضرت زهرا س این مشکل چندان مطرح نبود

بسیاری فضایل از زبان غیر اهل بیت راجع به ایشان مطرح شده

سعدبن ابی وقاص می گوید: از پیامبر ص شنیدم : «فاطمه بضعه منی من سرها فقد سرنی و من ساءها فقد ساءنی، فاطمه اعز البریه علی

ابوهریره با آن همه بی مهریش نسبت به اهل بیت می گوید حضرت رسول ص فرموده : «اول شخص تدخل الجنه فاطمه; اولین کسی که وارد بهشت می شود، فاطمه است .»

تعریف های مکرر رسول خدا ص از فاطمه زهراء س به گوش همه اصحاب رسید

 نفس افتخار فرزندی پیامبر ص ، خود موجب محبوبیت و منزلت اجتماعی ایشان بود

هیچ کس به اندازه فاطمه س در مبارزه با انحرافات پدید آمده پس از رحلت پیامبر ص  موفقیت نداشت . از این رو آن مبارز خستگی ناپذیر به طور غیر مترقبه وارد میدان مبارزه با خلفا و اساسا کل جامعه اسلامی مدینه شد، و ظرف هفتاد و پنج یا نود و پنج روز چنان حماسه آفرید که عرصه را بر خلفا تنگ نمود، و آنان را به اظهار ندامت و عذرخواهی واداشت و از آن مهمتر مسیر اسلام ناب را که در جریان سکوت تحمیلی بر علی ع و زیاده طلبی ها و فرصت طلبی های سران اصحاب، تیره و تار شده بود، روشن ساخت

محورهای اساسی مبارزات سیاسی حضرت زهراء علیها السلام

  1. 1-     اعلان عدم مشروعیت خلافت ابوبکر

زهرای اطهر س با مخالفت های همه جانبه خویش با خلفا، مخصوصا با مقاومت حیرت انگیزش در مقابل اصرار ابوبکر و عمر برای بیعت گرفتن از علی ع ، به همگان اعلان کرد که خلافت ابوبکر غیر مشروع است .

جناح پیروز سقیفه پس از بیعت گرفتن از برخی اصحاب، به سرعت سراغ علی ع آمدند تا سند مشروعیت حکومت خود را به امضاء رسانند . آن ها می دانستند که علی ع به خاطر حفظ اسلام و پیشگیری از تفرقه و اختلاف، به جنگ متوسل نخواهد شد و بیعت او باب مخالفت سایر بنی هاشم و حامیان اهل بیت را مسدود خواهد کرد و در نتیجه پایه خلافتشان مستحکم خواهد شد لذا اورا تحت فشار سختی قرار دادند و زشت ترین برخوردها را در نخستین روزهای رحلت پیامبر ص با آن حضرت کردند و تا سرحد کشتن آن حضرت پیش رفتند تاخیر علی ع در بیعت، نشانه عدم قبول ابوبکر از جانب علی ع بنیان حکومت ابوبکر را متزلزل می کرد، و اگر خبر این نارضایتی به مناطقی چون یمن می رسید و یا مسلمانانی که از بلاد اسلامی در غدیر خم حضور داشتند می رسید، مشروعیت خلافت آنان کاهش می یافت . اما با مقاومت شدید حضرت زهراء س مواجه شدند، شخصیتی که هنوز جملات پیامبر ص در شان و منزلت او در فضای جامعه بود، و سفارش های رسول خدا س درحفظ حرمت و مودتش فراموش نشده بود .

مبارزه حضرت کار را بسیار دشوار ساخت زیرا می دانستند چنانکه تسریع در بیعت گرفتن از علی ع موجب تثبیت حکومتشان می شود، جسارت زیاد نسبت به دختر پیامبر ص نیز پایه حکومتشان را سست خواهد کرد . طبق نقل مسعودی، تا حضرت زهراء علیها السلام در قید حیات بودند آن ها نتوانستند از علی علیه السلام بیعت بگیرند .

کتاب «الامامه و السیاسه ». دینوری: «ابوبکر ازکسانی که از بیعت با او سرباز زده و نزد علی ع گرد آمده پرس و جو کرد و عمر را فرستاد، عمر آن ها را صدا زد ولی آن ها بیرون نیامدند . لذا هیزم خواست و گفت: . . . یا بیرون می آیید و یا خانه را با اهلش به آتش می کشم! به او گفته شد: ای اباحفص! در این خانه فاطمه س است . گفت: اگر چه او (فاطمه) باشد

علی ع : حلفت ان لا اخرج و لا اضع ثوبی علی عاتقی حتی اجمع القرآن;

 قسم خوردم تا قرآن را جمع نکنم خارج نشوم و لباسم را بر شانه نیفکنم

در این هنگام فاطمه س پشت درب فرمود:لاعهد لی بقوم حضروا اسوا محضر منکم ترکتم رسول الله جنازه بین ایدینا و قطعتم امرکم لم تستامرونا و لم تردوا لنا حقا; من امتی بد برخوردتر از شما نمی شناسم،جنازه پیامبر ص را روی دست ما رها کردید و کار خلافت خود را [بین خودتان]سامان دادید، ازما طلب امرنکردید وحق را به ما باز نگرداندید

برخورد تند و علنی حضرت زهرا س موجب خوف آن ها شد، زیرا نمی خواستند مردم مدینه خشم حضرت را بدانند بار دوم و سوم خودشان نیامدند، بلکه قنفذ را فرستادند تا از علی ع بخواهد بیاید و بیعت کند، ولی حضرت نپذیرفت .وقتی پیغام آنان بی نتیجه ماند به ناچار بار دیگر عمر با عده ای به طرف خانه حضرت فاطمه س آمدند، دق الباب کردند، وقتی فاطمه س سر و صدایشان را شنید این بار حمله اش را متوجه شخص ابوبکر و عمر کرد، با صدای بلند فریاد زد:

 یا ابت یا رسول الله، ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن ابی قحافه;

ای پدر، ای رسول خدا، ما پس از تو از پسر خطاب و پسر ابی قحافه چه کشیده ایم؟ !

این سخن دل عده زیادی از اطرافیان عمر را لرزانید به طوری که وقتی ناله فاطمه س و گریه اش را شنیدند، گریه کنان برگشتند . . . اما عمر و عده ای ایستادگی کردند، علی ع را از خانه بیرون آوردند و نزد ابوبکر بردند . درهمین هنگام حضرت زهراء س به دنبال امیرمؤمنان ع وارد مجلس شد. گفتند: بیعت کن . علی ع فرمود: «ان انا لم افعل فمه; اگر بیعت نکنم، چه خواهید کرد؟» گفتند: گردنت را می زنیم . ابوبکر همچنان ساکت بود و حرف نمی زد اگر ابوبکر کوچکترین اشاره ای می کرد علی ع به شهادت می رسید، ولی حضور زهرا س مانع قتل بود . عمر از ابوبکر خواست او را به زور مجبور به بیعت کند، ولی ابوبکر گفت: مادامی که فاطمه س در کنار اوست او را به کاری مجبور نمی کنم . ظاهرا هدف عمر از مجبور کردن، تهدید به قتل بود; زیرا علی ع بعد از آن کنار قبر پیامبر ص رفت و فریاد می زد و می گریست قبر را در آغوش گرفته، این آیه را خواند: «یاابن ام ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی

حضرت نه تنها با خطبه اعتبار خلافت ابوبکر را زیر سؤال برد; بلکه با حضور فعال خود در خط مقدم مبارزه همچون سپر محکمی از جان علی ع و حامیانش محافظت کرد و فضای مناسبی را برای بنی هاشم فراهم نمود تا بیعت را به تاخیر بیندازند .

آن حضرت تا آخرین روز رحلتش با قطع رابطه و ابراز ناراحتی ، افکار عمومی را متوجه مساله سقیفه و غصب خلافت می کرد و نمی گذاشت این مهم به فراموشی سپرده شود . زنان مهاجرین وانصار برای عذر خواهی به عیادت آن بزرگوار آمدند، ولی حضرت نه تنها از آنان تشکر نکرد بلکه در جواب احوال پرسی آنان فرمود: «اصبحت والله عائفه لدنیاکن، قالیه لرجالکن، لفظتهم بعد ان عجمتهم، سئمتهم بعد ان سبرتهم . . . ویحهم انی زحزحوها عن رواسی الرساله و قواعد النبوه والدلاله;

به خدا قسم! صبح کردم در حالی که نسبت به دنیای شما بی میل و نسبت به مردان شما ناراحتم، آنان را از دهان خود بدور افکندم بعد از اینکه آن ها را آزمودم، و با آنان بد شدم بعد از آنکه آن ها را سنجیدم . . . وای بر آن ها، چگونه خلافت را از [پایه های رسالت و] بنیادهای نبوت و ارشاد دور ساخته اند .»

ابوبکر وعمر تقاضای ملاقات کردند، ابتدا حضرت نپذیرفت و زمانی که امیر مؤمنان ع وساطت کردند و انها داخل شدند …فرمود: «نشدتکما الله الم تسمعا رسول الله یقول: رضا فاطمه من رضای و سخط فاطمه من سخطی; …«فانی اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتمانی و ما ارضیتمانی، و لئن لقیت النبی لاشکوتکما الله . . . والله لادعون الله علیکما فی کل صلاه اصلیها

مهمترین ضربه ای که فاطمه بر بنیان خلافت ابوبکر و سپس عمر وارد ساخت، وصیت آن حضرت به مخفی ماندن مرقد مطهرش بود فرمود: «اوصیک ان لایشهد احد جنازتی من هؤلاء الذین ظلمونی و اخذوا حقی فانهم عدوی و عدو رسول الله و لاتترک ان یصلی علی احد منهم و لا من اتباعهم و ادفنی فی اللیل اذا هدات العیون و نامت الابصار;

 … و اجازه نده احدی از آن ها و پیروانشان بر من نماز گذارد و مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم ها آرام گرفته و دیده ها به خواب فرو رفته باشند .»

  • مقابله با توطئه ترور شخصیت علی علیه السلام

مخالفان علی ع را به شدت تحت سانسور تبلیغاتی قرار دادند، به طوری که در جریان سقیفه، هیچیک از سران مهاجر نامی از علی ع به عنوان فرد لایق خلافت به میان نیاورد اصحاب سابقه دار و متنفذ به کلی خدمات و ایثارگری های اورا مسکوت گذاشتند، حتی با آن بزرگوار در مورد خلافت مشورت نکردند و به دور از چشم او ابوبکر را به خلافت برگزیده و برای او بیعت گرفتند .

علی علیه السلام به خاطر محذوراتی نمی توانست از حقوق خود دفاع کند .

در چنین شرائطی حضرت زهرا س- با توجه به شناخت دقیقش از توطئه حذف علی علیه السلام از خاطره ها، و پیامدهای ناگوار آن – معرفی شخصیت والا و ممتاز علی علیه السلام را سرلوحه اهداف مبارزاتی خود قرار داد . آن بانوی بزرگوار در شرائطی که هیچکس جرات نمی کرد از علی ع سخنی به میان آورد، سوابق درخشان او را در خطبه های خود مطرح کرده و چهره ممتاز آن حضرت را به تازه مسلمانان معرفی نمود .

گاه از مجاهدت های علی ع در لحظه سرنوشت ساز جنگ های صدر اسلام یاد می کرد:

کلما او قدوا نارا للحرب اطفاها الله او نجم قرن الشیطان او فغرت فاعره من المشرکین قذف اخاه فی لهواتها فلا ینکفی ء حتی یطاصماخها باخمصه و یخمد لهبها بسیفه;

هرگاه آتش جنگ را برافروختند خدا آن را خاموش کرد یا هرگاه شاخ شیطان سر برآورد رسول خدابرادرش علی را می فرستادو او  هم باز نمی گشت مگر آن که گردن سرکشان را پایمال شجاعت خود سازد و آتش آنان را با شمشیرش خاموش کند

و گاه از شان و منزلت علی ع در پیشگاه الهی و نزد پیامبر ص سخن به میان می آورد  حکومت علی علیه السلام را همان حکومت پیامبر ص و استمرار نبوت می دانست . خانه امیرالمؤمنین ع را مهبط وحی و شخصیت آن حضرت را شخصیتی دانا به امور دنیا وآخرت معرفی می نمود و کنار زدن آن بزرگوار را خسارتی بزرگ می شمرد .

یکی دیگر افشای ماهیت جریان براندازی و بیان ریشه های سیاست ستیز با علی ع بود .

آن حضرت معتقد بود کسانی که علی ع را از صحنه بیرون کرده اند، از شدت عمل او در برابر مخالفان دین و قاطعیتش در مقابل دشمنان اسلام و زیاده خواهان و افزون طلبان بیم دارند، آنان می دانند علی ع در اجرای عدالت ذره ای کوتاهی نخواهد کرد و در راه تحقق احکام الهی از مرگ نمی هراسد، از این رو او را کنار زدند تا به آسانی به اهداف شخصی و خواسته های نفسانی شان دست یابند . می فرمود: ماالذی نقموا من ابی الحسن؟ ! نقموا والله منه نکیر سیفه و قله مبالاته لحتفه و شده وطاته و نکال وقعته و تنمره فی ذات الله  ; به چه دلیلی از ابوالحسن انتقام گرفته اند؟ به خدا قسم! به خاطر سختی شمشیرش و بی باکی نسبت به مردنش و شدت تاختنش [بر آنان] و مجازات [کردن با] آسیب زدنش در جنگ، و خشم کردن او در راه خدا، از او انتقام گرفتند .

شاید آن روزها بسیاری از اصحاب و تابعین و کسانی که تازه مسلمان شده بودند نمی توانستند باور کنند دست هایی که علی ع را کنار زده اند از سر هواپرستی چنین ظلمی را مرتکب شده باشند ; چون آن ها نیز ظاهرا سال ها در رکاب نبی اکرم ص شمشیر زده و به اسلام گرویده بودند، به علاوه برخی از آن ها جزء دانشمندان جامعه به حساب می آمده اند، لذا کسی جرات نمی کرد به آنان گمان بد برده و آن ها را به بی دینی و خیانت متهم نماید .

مردم دو دسته بودند: یکی از ریشه دشمنی و مخالفت با علی ع خبر نداشتند و دیگری شهامت بیان حقایق را نداشتند، ولی حضرت زهرا س با کمال شجاعت ماهیت کینه توزانه آنان را افشا کرد و ریشه های فاسد عداوت با مولی را برملا ساخت . با این حرکت خود تحلیل وقایع پیچیده سقیفه را آسان کرد و رمز و راز غربت و مظلومیت علی علیه السلام را گشود .

  • مبارزه با تساهل خواص

توطئه کنار زدن اهل بیت تنها به وسیله فرصت طلبی چند تن از اصحاب شکل نگرفت، بلکه حقیقت آن است که تساهل و تسامح برخی از اصحاب موجب شد تا برخی عناصر جاه طلب و زیاده خواه آنان را از حقوق مسلم الهی شان محروم سازند . اگر انصار و سایر علاقمندان خاندان پیامبر ص از مهاجرین و قبایل قریش، به صورت فعال در صحنه حضور داشتند و به طور جدی خواهان خلافت علی ع و حقوق مالی حضرت زهرا س می شدند، هرگز آن حوادث تلخ رخ نمی داد .

آن ها با عنوان اصحاب نامدار و خواص جامعه با سکوت خود بستر مناسبی را برای شکل گیری و به بار نشستن توطئه ها فراهم آوردند . از این رو حضرت زهرا س آنان را توبیخ کرده، مورد سرزنش و ملامت های آشکار خویش قرار داد . و بدین وسیله حجیت اجماع خواص اصحاب در بیعت با خلیفه را از بین برد و.اندیشه عدالت صحابه را باطل اعلان نمود و اجماع اهل حل و عقد را در تشخیص حق واطل نادرست شمرد

در میان احتجاجات خود علیه خلیفه به خاطر غصب فدک، روبه انصار کرد و فرمود: یا معشرالنقیبه و اعضاء المله و حضنه الاسلام! ما هذه الغمیزه فی حقی و السنه عن ظلامتی؟ اما کان رسول الله ابی یقول: «المرء یحفظ فی ولده » سرعان ما احدثتم و عجلان ذا اهاله، و لکم طاقه بما احاول و قوه علی ما اطلب وازاول; ای گروه نقباء، و بازوان ملت و حافظان اسلام! این چشم پوشی در مورد حق من و این سهل انگاری از داد خواهی من برای چیست؟ آیا پدرم، رسول خدا نمی فرمود: «[حرمت] هرکس در فرزندان او حفظ می شود» ، چقدر با سرعت مرتکب این اعمال شده اید، و چه با عجله این بز لاغر، آب از دهان و دماغش فرو ریخت، در صورتی که شما می توانید مرا در آنچه چاره جویی می کنم کمک کنید و قدرت [حمایت مرا] در آنچه مطالبه می کنم و قصد کرده ام دارید .»

هنگامی که زنان مهاجرین و انصار به عیادتش آمدند، تقریبا از ابتدا تا انتهای سخنانش شوهرانشان را به شدت ملامت فرمود و در پایان بیاناتش عواقب شوم بی توجهی آنان به وصایای پیامبر ص در مورد خلافت را متذکر شده فرمود: «ابشروا بسیف صارم وسطوه معتد غاشم، و بهرج شامل واستبداد من الظالمین، یدع فیئکم زهیدا، و جمعکم حصیدا فیا حسره لکم و انی بکم ;

 بشارت باد شما را به شمشیرهای کشیده و حمله متجاوز ستمکار، و به هرج و مرج عمومی و استبداد ستمگران، که حقوقتان را اندک داده و اجتماع شما را [به وسیله شمشیرهایشان] درو خواهند کرد، پس بر شما حسرت باد که کارتان به کجا می رسد .»

سوید بن غفله می گوید: زن ها سخنان فاطمه علیها السلام را برای شوهرانشان نقل کردند و آن ها برای عرض پوزش نزد آن حضرت آمده و گفتند: اگر ابوالحسن قبل از بیعت با دیگری این مطالب را برای ما می گفت، کسی را بر او ترجیح نمی دادیم .

حقیقت آن است که آن ها شکی در برتری علی ع نداشتند و در غدیر خم با آن حضرت بیعت کرده بودند، ولی این بار با سیاست تساهل و تسامح عهد خویش را شکستند; لذا حضرت زهرا س عذر آنان را نپذیرفت  و فرمود: «[شما در حالی با ابوبکر بیعت کرده اید] که هنوز از عهد و قرار شما [یعنی بیعت غدیر خم] چیزی نگذشته بود و شکاف زخم عمیق بود و دهانه زخم هنوز بهم نیامده و بهبود نیافته بود، هنوز پیامبر ص دفن نشده بود که هرچه خواستید کردید و بهانه آوردید که از فتنه می ترسیم، اما در آتش فتنه سقوط کردید وراستی که جهنم بر کافران احاطه داردشما کجا و فتنه خواباندن کجا هیبت پوشالی خواص منحرف را شکست و راه گذر از رای اکثریت متساهل را باز کرد و راه شناخت حق و باطل را در فتنه سقیفه آسان کرد و اهداف و عوامل به قدرت رسیدن خلفا را روشن ساخت .

گرچه مبارزات سیاسی حضرت فاطمه علیها السلام به قیمت شهادتش در سن جوانی تمام شد، لکن سه دست آورد گرانقدر را به همراه داشت:

 اولا: اعتبار خلافت و بنیان حکومت ابوبکر را سست کرد

 ثانیا: امیر مؤمنان ع را به عنوان حاکم بر حق و شایسته ای معرفی نمود که حقش به طور ظالمانه ای غصب گردیده بود

 ثالثا: با سرزنش رای دهندگان به ابوبکر، اعتبار رای اکثریت را در مشروعیت بخشیدن به حکومت خلیفه، از بین برد .

برچسب‌ها: , ,

مطالب مرتبط

کلیپ های اربعینی

موزیک ویدیوی “بشر کُش ها”

زیر نور ماه 16

تاسیس بنیاد نیکوکاری خدام الحسین ع

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست