
بسم الله الرحمن الرحیم
سیر مطالعاتی آثار استاد
مقدمه:
بدون تردید یکی از اندیشمندان مطرح در عرصه اندیشه دینی، در دوران معاصر، استاد علی صفایی حائری(ره) است که در زمینه دفاع از اصول و مبانی دین و تبیین گزارههای دینی، آثار و نوشتههای زیادی دارد. رویکرد خاص ایشان به دین و انسان و تفاوت سیره ایشان در عرصه عمل و در برخورد با افراد، را میتوان از ویژگیهای منحصر به فرد استاد برشمرد که علاقمندان زیادی را از از مخاطب عام گرفته تا قشر تحصیلکرده و دانشجو و طلبه به خود جذب کرده است.
به همین دلیل امروزه، شاهد استقبال فراوان از آثار و نوشتههای استاد و تجدید چاپهای مکرر از کتابهای ایشان هستیم. اما این استقبال از اندیشه استاد صفایی و نوشتههای ایشان، همراه با سؤالات و ابهام هایی است و علاقمندان به آثار استاد و کسانی که قصد آشنایی با اندیشه ایشان را دارند، سؤالات زیادی درباره نوشتههای ایشان و نحوه آشنایی با اندیشه استاد از طریق کتابها مطرح میکنند.
برخی از این سؤالات مربوط به ویژگیهای نوشتههای ایشان و هدف مؤلف از این شیوه ی نوشتن و ادبیات خاص است. برخی نیز در رابطه با شیوه مطالعه کتابها و چگونگی سیر مطالعه آنها و نیز درباره نحوه آشنایی با اندیشه استاد است. از جمله این سؤالات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– آیا میتوان برای مطالعه نوشتههای استاد صفایی، برنامه و طرحی ارائه داد و بر اساس آن پیش رفت. در صورتی که برای مطالعه آثار ایشان باید سیر خاصی را طی نمود، نقطه آغاز آن کجاست و این مسیر چگونه باید طی شود؟
– تألیفات استاد از چه ویژگیهایی برخوردارند؟
– مهمترین آثار ایشان کدامها هستند؟
– برای آشنایی با نظام فکری استاد، مناسب است از کجا شروع نمود و چه کتابهایی را خواند؟
از آنجا که تاکنون پاسخی رسمی و مکتوب به این سؤالات داده نشده و در مجالی مستقل به آنها پرداخته نشده است، افراد به پاسخ دقیق و جمعبندی مناسبی در این زمینه نمیرسند. گاه نیز با پاسخهای متفاوتی روبرو میشوند و این بر ابهامات آنها میافزاید. از این رو ضرروی به نظر میرسد که در این زمینه تلاش فکری بیشتر و تحقیقی کامل صورت گیرد.
ما برای پاسخ به این سؤالات، بهترین مرجع را بیانات مرحوم استاد در این زمینه و نیز نظرات شاگردان ایشان یافتیم که بارها کتب ایشان را تدریس کرده و شرح داده بودند و آشنایی کامل و دقیقی با آنها داشتند. از این رو سراغ تنی چند از آنها که در این زمینه تجربه بیشتر و اطلاعات جامعتری داشتند، رفتیم و سؤالات را با آنها مطرح کردیم.
نوشتهای که پیش روی شماست، حاصل این گفتگوها است که پس از جمعبندی، از منظر آنها و برخی دیگر از شاگردان استاد نیز گذشته است.
ویژگیهای نوشتهها
استاد صفایی، از سویی نوشتههای ادبی فراوانی خوانده بود و از آثار ادبی بسیاری، بهره برده بود؛ از سوی دیگر تسلط زیادی بر قرآن و روایات داشت. از این رو با توجه به ذخایر ادبی قوی که در او بود، در نوشتن، از شیوه قرآن و نهج البلاغه تبعیت میکرد و سعی داشت اندیشه خود را با ادبیاتی غنی، بر اساس شیوه قرآن و روایات مطرح کند. موارد زیر را میتوان از ویژگیهای تألیفات ایشان دانست:
- ادبیات آثار استاد، متأثر از معصومین و برگرفته از قرآن و نهج البلاغه و روایات است. کلمات کلیدی که ایشان در نوشتههای خود، به کار برده است، در دوره خود غیرعادی است. بسیاری از تعابیر وکلمات و حتی آهنگ عبارتها برگرفته از آیات و روایات است.
- توان هنری بسیار بالا و قدرت تخیل استاد، نوشتههای ایشان را داری جذابیت زیاد و قدرت ادبی بسیاری نموده است. امتیاز این ویژگی، تأثیرگذاری فوقالعاده آن بر مخاطب است. البته در عین حال ممکن است خواننده، مجذوب زیبایی کلام و شیوایی سخن شده، در فهم مطلب دچار اشتباه شود. گاه فردی، خطیب بسیار توانایی است که به شیوایی سخن میگوید و زیادهگویی نمیکند. و گاه علاوه بر قدرت بیان، این فرد خطیب، حکیم هم هست؛ یعنی محتوایی بسیار غنی و عمیق را در عباراتی مختصر بیان میکند. در این صورت ممکن است فرد، بدون اینکه متوجه شود، جذب سحر کلام شده و در فهم مطلب، به اشتباه افتد.
- نوشتههای استاد از تنوع ادبی برخوردارند؛ به عنوان مثال نثری که در کتاب «تو می آیی» یا در مقدمه «انسان در دو فصل»، -آنجا که درباره خود و پدرش گفتگو میکند- به کار میرود، نثری بسیار قوی و زیباست؛ اما در کتاب «استاد و درس» -با توجه به این که یک کتاب آموزشی است- از ادبیاتی بسیار ساده و روان و آموزشی استفاده میکند؛ به گونهای که باور این نکته را که این دو نوع نوشته، اثر یک نویسندهاند، دشوار میسازد.
- بعضی از کتابها علمی محضاند؛ یعنی صرفا علمی را در مخاطب ایجاد میکنند؛ علمی که به احساس منجر نمیشود. تعدادی از کتابها هم هستند که تنها احساس انسان را نشانه میگیرند؛ بدون اینکه بینشی را به او منتقل کنند. با الفاظ زیبا و تعابیر شورانگیز، مخاطب را سرشار از احساس میکنند اما در نوشتههای استاد بینش و احساس با هم پیوند میخورند. استاد حتی در مباحث اعتقادی، معرفتی را انتقال میدهد که مخاطب، ارتباط آن را با خود، به وضوح مییابد؛ در نتیجه، این معرفت احساسی را در او سبز میکند که در نهایت به عمل میانجامد.
- کتابها بسیارخلاصه و گزیده است. بنای نویسنده بر این نیست از هرچیزی به تفصیل گفتگو کند؛ او درباره انگیزه خود در مقدمه کتاب «انسان در دوفصل» توضیح میدهد که حجم زیاد مطالب و فرصت کم باعث شده که به خلاصه نویسی رو بیاورد.
- کتابهای استاد عمدتاً با این هدف نوشته شدهاند که یک جریان فکری را در فرد ایجاد کنند؛ این جریان فکری، او را از گردنههای شبهات و مشکلات عبور دهد و در برابر غفلتها و فتنهها حفظ کند و به مقصد برساند. این ویژگی، باعث میشود که کتابهای معدودی از آثار ایشان برای مخاطبِ عام، به صورت کامل قابل استفاده باشند. کتابهای استاد، مخاطبی را میطلبند که مسأله و درگیری ذهنیای پیدا کرده باشد و بخواهد برای حل مشکلش، مطالعه کند.
سیر مطالعاتی
در بخش ویژگیهای آثار استاد گفتیم که کتابهای استاد عمدتاً با این هدف نوشته شدهاند که یک جریان فکری را در فرد ایجاد کنند تا این جریان فکری، او را از گردنههای شبهات و مشکلات عبور دهد و در برابر غفلتها و فتنهها حفظ کند و به مقصد برساند. با توجه به این مسأله روشن میشود که معرفی کتاب و ارائه سیر مطالعاتی، نیاز به زمینههایی دارد و بدون آن زمینهها فایده چندانی بر آن مترتب نیست و آنچه خود نویسنده هم به دنبال آن بوده است، تحقق نمییابد. مرحوم استاد، خود در این زمینه میگوید:
«به او که از من سیر مطالعاتى مىخواست که از کجا شروع کند، از روش مطالعه توضیحى دادم و گفتم مهم سیر مطالعه نیست؛ روش کار است. تو باید پیش از مطالعه طرح سؤال و تنظیم سؤال و تحلیل سؤال را طى کرده باشى تا بتوانى با جوابهایى که در کتابهاست، عمیقتر برخورد کنى و آنها را بپذیرى یا دور بریزى.»
«هیچ چیز بىحاصلتر، از این مطالعات دستورى و کتاب خواندنهاى پیشنهادى نیست، که پیش از طرح سئوال و جوشش پرسشها، گریبانگیر تازه راه افتادهها و نو مسلمانهاى شعار زده مىشود.
کسانى که مىخواهند دیگرى را به راهى و به تفکراتى و به مطالعاتى وادار کنند، ناچارند که زودتر زمینهها را فراهم سازند و تشنگى را در طرف بریزند و تنور را داغ کنند و سپس نان بچسبانند و مطالبى و کتابهایى را در دسترس بگذارند.
اینگونه، حرفها و طرحها زودتر جذب مىشوند و کلمهها زودتر مفهوم مىشوند و در عمل شکل مىگیرند و در خارج پیاده مىگردند.»
با توجه به این توضیحات، میتوان گفت برای کسی که میخواهد جریان فکری پیدا کند، معرفی کتاب و ارائه سیر مطالعاتی، بدون گفتگو و فراهمکردن زمینهها روش مناسبی نیست. بنابراین در صورت امکان، ابتدا مربی باید نیازهای فرد را شناسایی و سؤالات او را تنظیم و هدایت کند؛ آنگاه در صورت لزوم کتابهایی را برای تقویت بنیانهای فکریاش به او معرفی کند. اما در صورتی که امکان ارتباط و زمینهسازی به هر دلیلی فراهم نیست، میتوان از نقطه مطلوب صرف نظر کرد و به معرفی کتاب اکتفا نمود.
به هرحال برای سیر مطالعاتی، میتوان کتابهای زیر را به ترتیب پیشنهاد داد:
– «رشد»
– «نامه ی محمد»( نامه اول از کتاب «نامههای بلوغ»)
– تفسیر سوره توحید
– «حرکت»
– «صراط»
این طرح برای افرادی است که میخواهند به جریان فکری دست پیدا کنند و این مسیر را به تدریج طی کنند. اما کسانی که تنها قصد آشنایی با ساختار اندیشه استاد را دارند، میتوانند چهار کتاب زیر را به ترتیب بخوانند:
– «رشد»
– «مسئولیت و سازندگی»
– «صراط»
– «روش نقد».
علاوه بر این افرادی که قصد مطالعات موضوعی دارند نیز، میتوانند بر اساس تفکیک موضوع، به شرح زیر به کتابها مراجعه کنند:
– تربیت اسلامی : کتابهای «تربیت کودک»، «مسئولیت و سازندگی» و «انسان در دوفصل».
– کلام: کتابهای «روش نقد»، «از وحدت تا جدایی»، «نقدی بر هرمنوتیک» و «از معرفت دینی تا حکومت دینی».
– تفسیر: کتاب «تطهیر با جاری قرآن»
– روش تفسیر و برداشت از قرآن: کتاب «روش برداشت از قرآن» و مقدمه کتاب «تطهیر با جاری قرآن»(جزء سیام).
– معاد: کتاب «حیات برتر».
– رسالت و امامت: کتابهای «غدیر» و «تو می آیی».
– اخلاق اسلامی: نامه دوم از کتاب «نامههای بلوغ»، شرح دعای مکارم الاخلاق از کتاب «نظام اخلاقی اسلام»، کتابهای «بشنو از نی»، «بهار رویش»، «فوز سالک» و «اِخبات».
– اجتماعی و سیاسی: «درسهایی از انقلاب» در سه جلد تحت عنوانهای «انتظار»، «تقیه» و «قیام»، تفسیر سوره کوثر که در آن از موقعیتها و موضعگیریها گفتگو میشود و همچنین تفسیر سوره بقره که بسیاری از مسائل فکری و اجتماعی و سیاسی همراه با نقد اندیشههای روشنفکران دهههای 70 و 80 را در خود دارد.
تذکر:
گفتیم که استاد در نوشتههای خود بنای بر گزیدهگویی داشتهاند و مطالب بسیاری را در قالب عبارات مختصر بیان کردهاند. از سویی دیگر، تألیفات ایشان از قوت ادبی و جذابیت بسیار بالایی برخوردارند؛ آنچنان که گاه خواننده تحت تأثیر قرار گرفته، تصور میکند که مطلب را به خوبی متوجه شده است؛ در حالی که آن را به طور کامل نفهمیده است. از این رو اساتید تأکید میکنند که در کنار مطالعه هر کتاب، از جلسات تدریس آن نیز که معمولا ضبط شده و لوح فشرده آن موجود است یا بزودی منتشر می شود ، استفاده شود. این کار باعث میشود استدلالهای کتاب به صورت واضح بیان شوند، مطالب، دقیقتر و عمیقتر فهمیده شوند و در صورتی که تصور اشتباهی از مطلبی در ذهن شکل گرفته است، اصلاح شود.
مهمترین آثار
از آنجا که تألیفات استاد صفایی، موضوع واحدی ندارند، نمیتوان کتاب خاصی را به عنوان مهمترین اثر او معرفی کرد. هر یک از کتابها در جایگاه خود و با توجه به موضوع آن، اهمیت مییابد؛ به عنوان مثال در موضوع تربیت اسلامی، «مسئولیت و سازندگی» یکی از مهمترین آثار ایشان است؛ در زمینه مباحث کلامی، «روش نقد » را میتوان مهمترین کتاب او دانست؛ همچنین در عرصه پاسخ به شبهات روز کتاب «از معرفت دینی تا حکومت دینی» مهمترین کتاب او به شمار میآید.
چگونگی آشنایی با نظام فکری استاد صفایی
یکی از سؤالاتی که امروزه در رابطه با اندیشمندان، زیاد مطرح میشود، چگونگی آشنایی با چارچوب اندیشه آنهاست. این مسأله بیشتر برای افرادی مطرح است که تنها قصد آشنایی با اندیشه یک اندیشمند را دارند و میخواهند به ساختار اندیشه او دست پیدا کنند. در پاسخ به این مسأله به عنوان مقدمه باید گفت بعضی از اندیشمندان، اقدامی برای ارائه چارچوب اندیشه خودشان انجام ندادهاند و نوشتهای در این زمینه ندارند. علاوه بر این از سوی شاگردان آنها و سایرین نیز تلاش علمی در این زمینه صورت نگرفته است. در این صورت ناچار باید سراغ شاگردانشان یا کسانی که بر نظرات آنها اشراف دارند، رفت؛ یا اینکه تسلطی بر آثار آنها پیدا کرد و ساختار فکری آنها را به دست آورد. اینجا باید ترتیب آشنایی با اندیشه را رعایت کرد و ابتدا نظریات پایهای و مبناها را مطالعه کرد. اندیشههای پایهای، مدخلی برای فهم سایر نظرات هستند و به کمک آنها سایر مطالب، به آسانی مفهوم میشوند.
اما برخی از اندیشمندان، خود، به ارائه چهارچوب اندیشه خود پرداختهاند؛ در مورد این گروه کار آسان است. استاد صفایی جزء دسته اخیر هستند. ایشان، هم نظام فکری خود را ارائه دادهاند؛ و هم در بعضی از کتابهایشان، سیر فکری خود را ترسیم کردهاند و توضیح دادهاند که این سیر از کجا شروع شده و چه جریانی پیدا کرده است. به همین دلیل دستیافتن به نظام فکری استاد کار دشواری نیست. این چهارچوب فکری، در کتابهای «انسان در دو فصل» و «مذهب اصیل» که تحت عنوان «اندیشه من» چاپ شده و نیز در بخشی از کتاب «درآمدی بر علم اصول» آمده است.
علاوه بر این، در این زمینه از برخی از شاگردان استاد نیز، نوشتههایی در دست است؛ از جمله مقاله «بهشتی بر فراز کوهسار» نوشته امیر غنوی که در آن خلاصهای از اندیشه استاد مطرح شده است. تقریبا نیمی از این مقاله درباره اندیشه آقای صفایی است؛ و نیمی هم درباره سلوک رفتاری ایشان. همچنین کتاب «اندیشههای پنهان» نوشته علاءالدین اسکندری.
اما آن دسته از افراد که میخواهند خود با مطالعه کتابهای استاد به چهارچوب اندیشه ایشان دست پیدا کنند، در بخش سیر مطالعاتی آثار استاد گفتیم که مناسب است کتابهای «رشد»، «مسئولیت و سازندگی»، «صراط» و «روش نقد» را بخوانند.
(لیله القدر)