تربیت«دل»در مقابل تربیت«ذهن»

folder_openبسته آموزشی
commentبدون دیدگاه

اساسا اگر مفاهیم و پیام های تربیتی در قلب و دل که مرکز اشراق و بینش است اثر نکند و از پایگاه عشق و شهود دور شود،بی ریشه و ابتر است.امام راحل (ره) را به یاد می آوریم که فرمود :«حتی علم توحید هم اگر با تهذیب همراه نباشد،حجاب می شود.»

کار مشاوره قبل از اینکه کار علمی- تکنیکی و فن و دانش باشد،کار دل و قلب است.حقایق از راه قلب و احساسات زودتر کشف می شوند تا از طریق عقل و منطق و استدلال.

با دو کس استدلال منطقی نکنید:یکی کودکان،چون هنوز به منطق دست نیافته اند و بیشتر از راه عواطف لطیف و احساسات ظریف تغییر می یابند و دیگر،کهن سالان،چون به قدری منطقشان شکل گفته است که انعطاف پذیر نیست و از طریق استدلال از هم نمی گسلد.

«سقراط» معتقد است معلم اصلی و ازلی ما فطرت ماست.از این روست که موعظه ها باید دل نشین و دل پذیر باشند.

قران کریم:ادع الی سبیل ربک بالحکمته و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبیله و هو اعلم بالمهتدین.

«سوره نحل،آیه ی 125»

نصیحت کردن موقع مخصوص به خود دارد.اگر در موقع خودش انسان نصیحت کرد اثر دارد.وقتی که کودک شما عقیده دارد،اورا موعظه کنید نه این که وقتی به شما بدبین است.لحیم گیران وقتی که می خواهند یک ظرف مسی یا آهنی را لحیم کنند،اول به آنجا که میخواهند لحیم کنند اسید می مالند.من یک وقت میخواستم چیزی را لحیم کنم،هرکاری که کردم دیدم لحیم کنده میشود و نمی گیرد،از استاد پرسیدم،گفت اگر اسید نباشد،ذرات چرک و چربی که روی فلز است مانع از جوش خوردن لحیم با آن چیز می شود،ولی اگر اول محلول مورد نظر را با سمباده پاک کنیم و بعد از آن اسید را روی آن بزنیم تا پاک شود،آن وقت است که این دو لحیم به هم جوش میخورد و دیگر کنده نمی شود.

اول باید اسید باشد تا چرک هایی مثل بدبینی،سؤظن،ناراحتی،غیظ و غضب که مانع از چسبیدن نصیحت میشود با اسید شست و شو شود.خب،آن اسید چیست؟غروری را که انسان داشته باشد نمی گذارد نصیحت ها به انسان جوش بخورد ،یاس هم که داشته باشد همین طور.راجع به آخرت صحبت کردن و توجه به قیامت  خوف از آن،پیدا کردن یک اسید است و نفس انسان را شست وشو می کند.این آیه های عذاب مانند اسید است و این اسید ها برای این است که چیزهایی مثل،غرور،خود پسندی و … را از روی فکر انسان میشورد.

شما اگر بخواهید روی کاغذی که با مداد روی آن چیزی نوشته باشند را چیزی بنویسید،اول آن را پاک می کنید و بعد کلمات را روی آن می نویسد.تا کاغذ پاک نباشد انسان نمی تواند روی کاغذ چیزی بنویسد.پس اساس تربیت انسان به زنده شدن قلب او بر میگردد این نماز و عبادت که امر کرده اند و گناهانی که نهی کرده اند،برای این است که قلب از کار نیفتد.

بی کاری مانند غذا نخوردن است از این جهت اخلاق بچه هارا با کار صحیح باید زنده کرد. روح انسان آفریده نشده که بیکار باشد.

اگر انسان را تشویق کردید مثل این است که کود زیادی بریزید،به پای درختی.ارشاد و تذکر و نصیحت مثل آب دادن است.اگر به کسی زیاد تذکر دهید به لجن کشیده میشود.

اگر به کودکی زیاد غذا بدهید،بالا می آورد.نصیحت زیاد هم همینطور است.نمیتواند بپذیرد،رد می کند.باید وقتی که می خواهید کودک را نصیحت کنید،تشنه اش کنید.نصف مطلب را بگویی،نصف دیگر را نگویی تا او اصرار کند بقیه مطلب را هم بگویید.

آن چیزی که به انسان امر و نهی میکند دل انسان است.ببینید وقتی کودک کار زشت میکند پشیمان میشود یا نه؟معلم تربیتی هم وقتی میخواهد کودک را معاینه کند،ببیند که آیا قلب او کار میکند یا نه؟

دکتر ها وقتی میخواهند ببیند آیا عصب یک مریض از بین رفته است یا نه،به همان ناحیه،یک سوزن فرو میکنند.اگر جلوی انسان غیبت کردید و او بدش آمد مثل همان کسی است که سوزن را در پایش فرو می بری و پایش می سوزد و درد می گیرد.

اگر جلوی انسان مرتکب گناه شدند و انسان بی تفاوت ماند،علامت این است که دل انسان مرده است.

انا عند القلوب المنکسره.این سخن در شان قلب است:(جای من در قلب های شکسته است) و در سوره زمر آیات 21و39میخوانیم که :کتب فی قلوبهم الایمان.

دیده را فایده آن است که دلبر بیند                 ور نبیند چه بود فایده بینایی را

در فرهنگ قرانی،مراد از دل همان گوهر مجرد ملکوتی است که انسانیت انسان به آن بستگی دارد.

روح الامین قران را بر قلب تو نازل کرد تا از بیم دهندگان باشی.

قلب در فرهنگ قرانی:

1.فهم و تعقل:چرا در زمین سیر نمیکنند تا قلب هایی داشته باشند که با آنها تعقل نمایند.

 2.ایمان:خدا در قلب این مردم ایمان را ثبت کرده و با روحی از جانب خود،آن هارا تایید نموده است.

3.هدایت یافتن:هرکس به خدا ایمان آورد خدا قلبش را هدایت میکند.

4.پند و تذکر:به درستی که در این (هلاک کردن گذشتگان) پند و تذکر است برای کسی که قلب دارد یا به حقایق گوش فرا دهد و شاهد باشد.

5.امینت و آرامش:آگاه باشید که به یاد خدا قلب ها آرامش می گیرد.

6.مهربانی و رحمت:در قلب آنها که از حضرت عیسی پیروی کرده اند مهربانی و رحمت قرار دادیم.

لذا برنامه ی تربیتی باید مبتنی بر زنده کردن و مجذوب نمودن دل باشد.

«بیت الرب»مرکز عشق و تجلی جلوه های مشتاقان درگاه ربوبی است.

امام علی (ع):العاده عدوّ متملک.(عادت دشمن سلطه گر است.)

یعنی به جای آن که انسان بر پدیده ها و محیط خود مسلط گردد،محیط بر آدمی مسلط می شود.

امام علی(ع):غالبوا انفسکم علی ترک العادات و جاهدوا اهوائکم تملکوها.(برای ترک عادت،بر نفس خود غلبه کنید و با خواسته ها و هوا ها جهاد نمایید شاید بتوانید نفس را مسخر خود گردانید.)

در واقع تسخیر استعداد ها،مهار کردن نیروی نفس و تصرف در آن منوط بر ترک عادات،زدودن قالب ها و مبارزه با هر چیزی است که مایه ی خلاقیت  جوهره ی فعالیت درونی آدمی را از بین میبرد.

امام علی (ع):افضل العباده ترک العاده.(بهترین عبادت ها غلبه کردن بر عادت است.)

در حقیقت عادت،زنگار دل است.عادت،پرده ی تاریک و غبار آلود بر قلب می افکند.قلبی از کنش روی،ایمان جویی و خداخواهی باز ایستاده است،یکی از دلایل آن عادت زدگی و عادی نگری نسبت به آیات هستی و جلوه های خلاق زندگی است.

برچسب‌ها: ,

مطالب مرتبط

بسته مطالعاتی سرآغاز (جلد اول)

کلیپ کوتاه مستند زندگی دو خواهر دارای نقص عضو اما شاکر و توانمند

برگزاری جلسه آموزش خانواده حیات طیبه

روزه ماه رجب

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست